مرى

معنی کلمه مرى در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲۰(بار)

جملاتی از کاربرد کلمه مرى

يزيد نيز مسلم بن عقبه مرى را كه پيرمردى كهنسال و بيمار بود، ولى يكى از سركشان عرب به شمار مى آمد براى اين كار انتخابكرد.
با لباس كهنه از قبر بيرون آمد  صالح مرى : از جمله زاهدها و عبادت كنندگان بصره است . گويد: شب جمعه اى به سوىمسجد جامع رفتم در بين راه به قبرستانى گذشتم . در وسط آن نشستم تا خوابم برد.در عالم خواب ديدم قبرها شكافته شد و از هر قبرى شخصى بيرون آمد و براى هر صاحبقبرى طبقى از نور فرود آمد، هر كدام از آنان طبق خود را گرفتند وداخل قبر خود شدند.
يزيد در ميان فرماندهان سپاهش به جستجوى فردى پرداخت كه از سنگدلى و قساوتكافى براى قتل عام مسلمانان پيشتاز مدينه برخوردار باشد. و براى اين كار مسلم بنعقبة بن رباح مرى را برگزيد.
چون يزيد از جانب عبيدالله زياد نااميد گرديد، به دنبال مسلم بن عقبه مرى فرستاد. چه ، معاويه روزى به او گفته بود: بالاخره تو روزى با مردم مدينه درگير خواهى شد. در آن صورت مسلم به عقبه را به سركوبى ايشان ماءمور كن . زيرا او مردى است كه خدمت و فداكاريش را آزموده ام !