مرجعه

معنی کلمه مرجعه در لغت نامه دهخدا

( مرجعة ) مرجعة. [ م َ ج ِ ع َ ] ( ع مص ) بازگشتن . ( منتهی الارب ). انصراف. بازگردیدن. رجوع. مرجِع. رجعی. رجعان. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). رجع. مقابل. ذهاب. ( از متن اللغة ). رجوع به رجوع شود.
مرجعة. [ م ُ ج ِ ع َ ] ( ع ص ) سفرة مرجعة؛ که در آن ثواب و عاقبت نیک باشد. ( از منتهی الارب ) ( از متن اللغة ).

معنی کلمه مرجعه در فرهنگ فارسی

که در آن ثواب نیک باشد

جملاتی از کاربرد کلمه مرجعه

خلاصه اينكه همه فرق و گروههاى غلاة شيعه در گزافه گويى شريك اند و مقام حضرت على (عليه السلام ) را به خدايى مى رسانند، كه همه آنها از جاده مستقيم اعتقادصحيح اسلامى خارج و منحرف اند. و ما از ميان حدود 131 فرقه مختلف غالى ، فقط بهبيان 25 گروه از آنان پرداختيم ، طالبين مى توانند به كتابهاى مربوط به اين موضوع مرجعه كنند.