مخسوف

معنی کلمه مخسوف در لغت نامه دهخدا

مخسوف. [ م َ ] ( ع ص ) فرورفته بر زمین. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) :
او و کعبه ش می شود مخسوفتر
از چه است این ؟ از عنایات قدر.مولوی.و رجوع به خسف شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مخسوف

يخسف از ماده (خسف ) (بر وزن وصف ) به معنى پنهان گشتن و مخفى شدن است ، لذاپنهان شدن نور ماه در زير سايه زمين را خسوف مى نامند و چاه مخسوف به چاهى مىگويند كه آب در آن پنهان گردد، و نيز پنهان شدن انسانها و خانه ها را در شكاف زمين(شكافى كه بر اثر زلزله ها پديد مى آيد) خسف مى گويند.