مخزمه

معنی کلمه مخزمه در لغت نامه دهخدا

( مخزمة ) مخزمة. [ م ُ خ َزْ زَ م َ ] ( ع ص ) مرغان و شترمرغان که دیوار بینی آنها سوراخ دار است. ( منتهی الارب ) ( ازاقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تخزیم شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مخزمه

284- گويا منظور چهار مسجدى است كه دشمنان اهلبيت عليه السلام هر يك از آن رابراى تشويق به نام يكى از دشمنان يا شركت كنندگان در خون امام حسين عليه السلامساختند كه عبارتنداز مسجد ثقيف (به نام مغيرة بن شعبه ثقفى ) ومسجد اشعث (به نام اشعثبن قيس ((سركرده منافقين )) ) و مسجد جرير (به نام جريربن عدالله مخالف امام علىعليه السلام ) و مسجد سماك (به نام سماك بن مخزمه اسدى ((كه از فرمانروايان جنگصفين است )) ) تهذيب ، جلد 2، ص 250.