مخبت

معنی کلمه مخبت در لغت نامه دهخدا

مخبت. [ م ُ ب ِ ] ( ع ص ) فروتنی کننده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به اخبات شود.
مخبة. [ م َ خ َب ْ ب َ ] ( ع اِ ) شکم وادی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از محیط المحیط ).

معنی کلمه مخبت در فرهنگ فارسی

فروتنی کننده

جملاتی از کاربرد کلمه مخبت

توضيح اينكه ربا خوار، مخبت ، و خارج از نظام صحيح زندگى است

كلمه ((مُخبتين )) از ((خَبت )) يعنى زمين وسيع وهموار كه خالى از فراز و نشيب است و مخبت به انسان آرام ومطمئن گفته مى شود كه از هرگونه پندار شرك دور باشد.