مخادع

معنی کلمه مخادع در لغت نامه دهخدا

مخادع. [ م ُ دِ ] ( ع ص ) مکر و فریب کننده. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). فریب دهنده. ( ناظم الاطباء ).
مخادع. [ م ُ دَ ] ( ع ص ) فریب داده شده. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). و رجوع به مُخادِع شود.

معنی کلمه مخادع در فرهنگ معین

(مَ دِ ) [ ع . ] (اِ. ) ج . مِخْدع . صندوق - خانه ، گنجینه .

معنی کلمه مخادع در فرهنگ عمید

صندوق خانه ها.
مکرکننده، فریب دهنده.

معنی کلمه مخادع در ویکی واژه

مِخْد
صندوق - خانه، گنجینه.

جملاتی از کاربرد کلمه مخادع

از آن حضرت (صلى الله عليه وآله ) منقول است كه فرمود: المر آئى ينادى يوم القيامه باربعه اسماء يا كافر، يا فاجر، يا غادر يا خاصر،ضل سعيك ، و بطل اجرك و لا خلاق لك ، التمس الاجر ممن كنت تعمكل له يا مخادع شخص ريا كار در روز قيامت خوانده مى شود به چهار اسم : اى كافر، اى گنهكار، اى بى وفا، اى زيانكار بيهوده بود جديت تو و ناچيز شدپاداش ‍ تو، نيست بهره اى مر تو را، طلب كن بهره و پاداش خود تو را از آن كسى كه به توجه او كار مى كردى ، اى فريب دهنده .

لعن خداى سبحان نسبت به گروه عنود: فلعنة اللّه على الكافرين از سنخ قضا و قدر الهى است ، نه صرف لعن لفظى . لازم است عنايت شود كه آن مطلب كلامى ، يعنى تقدير حكيمانه خدا نسبت به اسرائيليانِ لَدود با لفظ لعن ادا شده و ممكن است پنداشته شود كه اين گونه سخن گفتن با ادب قرآنى كه همگان را به قول حَسَن فرا مى خواند: قولوا للناس حُسْناً (1145) هماهنگ نيست ، ليكن پاسخ اين نَقْد متوهّم آن است كه اَدَب محاوره راجع به ناس همين اپست كه بايد زيبا و حَسَن باشد، اما راجع به جانورى كه فاقد حيات انسانى است و جزو ناس نيست ، بلكه جزو اءولئك كالاَنعام بل هم اءضلّ (1146) است از باب تخصّص ‍ خارج است و بر فرض انسان بودن اين گونه از افراد مهاجم لجوج و محاربان لدود و مخادعان عنود، بهترين قول درباره اينان همين سبك است ؛ پس ‍ مخالف ادب قرآنى نيست ، نه اين كه از باب تخصّص خارج شده است .