متقدس

معنی کلمه متقدس در لغت نامه دهخدا

متقدس. [ م ُ ت َ ق َدْ دِ ] ( ع ص ) پاک شونده و پاک.( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). پاک شده و پاک کرده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تقدس شود.

جملاتی از کاربرد کلمه متقدس

خوب ، در اين معانى كه الفاظ اين جملات آنها را افاده مى كند دقت بفرما، كه چه چيرهائى را بعنوان معارف الهى و آسمانى به بشر مى آموزد، و چگونه ادب بندگى در آن رعايت شده ، اولا بنمازگزار مى آموزد، كه بگويد: پدر ما (يعنى خدايتعالى ) در آسمانها است ،(در حاليكه قرآن خدا را منزه از مكان ميداند) و ثانيا درباره پدرش دعاى خير كند، كه  اميدوارم نامت متقدس باشد، (البته فراموش ‍ نشود كه متقدس باشد، نه مقدس ، و خلاصه قداست قلابى هم داشته باشد كافى است ) و نيز اميدوارم كه فرمانت در زمين مجرى ، (وتيغت برا) باشد، همانطور كه در آسمان هست ،حال چه كسى ميخواهد دعاى اين بنده را درباره خدايش مستجاب كند؟ نميدانيم ، آنهم دعائيكه بشعارهاى احزاب سياسى شبيه تر است ، تا بدعاى واقعى .

ایمانوئل کانت در سال ۱۷۲۴ در کونیگسبرگ، مرکز پروس شرقی، در خانواده‌ای متوسط و مسیحی از مذهب متقدسان لوتری زاده شد.
در انجيل نامبرده كه بعربى ترجمه شده ، چنين ميخوانيم (پدر ما آن كسى است كه درآسمانها است ، نام تو متقدس باد، و فرمانت نافذ، و مشيتت در زمين مجرى ، همانطور كه درآسمان مجرى است ، نان ما كفاف ما است ، امروز ما را بده ، و ديگر هيچ ، و گناه ما بيامرز،همانطور كه ما گناهكاران بخويشتن را مى بخشيم ، (يعنى از ما ياد بگير)، و ما را دربوته تجربه و امتحان قرار مده ، بلكه در عوض از شر شرير نجات ده .