متفوق

معنی کلمه متفوق در لغت نامه دهخدا

متفوق. [ م ُ ت َ ف َوْ وِ ] ( ع ص ) برتر از دیگران. بالاتر از اقران خود : چون پدرش از این شیوه عاری بود پسر بدین تلبیات و تزلیقات در جنب او عالمی متفوق مینمود. ( جهانگشای جوینی ). || بچه که فواق فواق مکد شیر را. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). بچه ای که در یکدفعه بمقدار اند»، شیر نوشد و یا بمکد. ( ناظم الاطباء ). || آسوده حال با خوشی و خرمی. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). || کسی که بمقداراندک شیر را در هر دفعه می دوشد. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به تفوق شود.

معنی کلمه متفوق در فرهنگ فارسی

برتر از دیگران

جملاتی از کاربرد کلمه متفوق

حتى اگر با زبان و الفاظ، بازى كند و بگويد: من اين كار را به خاطر خدا انجام ميدهم -با توجه به اينكه خداوند متعال به آنچه در قلب و درون او مى گذرد آگاهى دارد و مىداند كه چنين شخصى فاقد هدف الهى است ، و ميخواهد صرفا درمحافل و مجالس ، نمود كند و نامور و مشهور شود، و بر اقران وامثال و رقيبان ، متفوق و سربلند گردد - چنين كسى را بايد نيرنگ باز و فريب كارخواند كه مى خواهد به خيال خود، خدا و خلق را فريب دهد.
اين قسمت از آيه وعده اى است از خداى تعالى به عيسى (عليه السلام ) كه به زودىپيروانش بر مخالفين كافر به نبوتش ، تفوق پيدا مى كنند و اين تفوقشان تا روزقيامت دوام مى يابد و اگر اين طايفه متفوق را به وصف (آنهائى كه تو را پيروى مىكنند)