مانعه الجمع

معنی کلمه مانعه الجمع در فرهنگ عمید

( مانعةالجمع ) دو امر که اجتماع آن دو ممکن نیست، مثل آنکه یک چیز ممکن نیست که هم سبز باشد و هم سرخ.

معنی کلمه مانعه الجمع در فرهنگ فارسی

دو امری که اجتماع آن دو ممکن نیست ولی ارتفاع هر دو با هم ممکن است . مانند: الوان از قبیل سبز و قرمز که اجتماع هر دو در یک جا ممکن نیست ولی ممکن است یک چیز نه سبز باشد و نه قرمز . این خصوصیت در اضداد صادق است . یا دمانعه الجمع والخلو . دو امر که ارتفاع و اجنماع پذیر نباشد مانند نقیضان وجود عدم هست و نیست مثلا فلان یا موجود دست یا معدوم و ممکن نیست هم موجود باشد و هم معدوم یا نه موجود باشد نه معدوم .

جملاتی از کاربرد کلمه مانعه الجمع

در كشاف آمده كه اگر بپرسى چرا در اين آيه صفات را بدون (واو) عاطفه شمرده ، وتنها بين دو صفت (ثيب ) و (بكر) واو عاطفه آورده ، در پاسخ مى گوييم : صفاتىكـه در اول آيـه شمرده ، مانعه الجمع نيستند، و ممكن است همه آنها در يك نفر يافت شود، وبه همين جهت واو عاطفه لازم نداشت ، به خلاف دو صفت ثيب و بكر، ممكن نيست در آن واحد دريك فرد جمع شود، زيرا زنان يا بيوه اند، و يا دوشيره .
ساختار منطقی مشخص با رده‌های جامع مشترک و مانعه الجمعی فراهم نمی‌کند.