ماردون

معنی کلمه ماردون در لغت نامه دهخدا

ماردون. [ رِ ] ( اِخ ) قلعه ای است و در حال نصب و جر ماردین گویند. ( منتهی الارب ). قلعه ای است در جزیره ابن عمرو، این کلمه معرب به حروف است رفعش با واو و نصب و جرش بایاء می باشد گویند: هذه ماردون و رایت ماردین و مررت بماردین. ( از اقرب الموارد ). رجوع به ماردین شود.

جملاتی از کاربرد کلمه ماردون

مذاب‌ریسی برای پلیمرهای ترموپلاستیک که می‌توانند به راحتی ذوب شوند استفاده می‌شود. گلوله‌ها یا گرانول‌های پلیمر جامد به داخل اکسترودر تغذیه می‌شوند، سپس توسط ماردون دستگاه اکستروژن فشرده شده و در اثر حرارت ذوب می‌شوند. سپس با کمک یک پمپ از داخل رشته‌ریس عبور داده‌می‌شوند.