ماربه

معنی کلمه ماربه در لغت نامه دهخدا

( مأربة ) مأربة. [ م َءْ رَ / رِ / رُ ب َ ] ( ع اِ ) ( از «ارب » ) حاجت. ج ، مآرب و در مثل است : مأربة لا حفاوة؛ یعنی سبب اختیار این امر حاجت است نه شفقت و مهربانی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). حاجت و ضرورت و احتیاج. ( ناظم الاطباء ). حاجت. ( ترجمان القرآن ) ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه ماربه در فرهنگ معین

( مأربه ) (مَ رُ بَ ) [ ع . ] (اِ. ) نیاز، ضرورت و احتیاج . ج . مآرب .

معنی کلمه ماربه در فرهنگ فارسی

( اسم ) حاجت نیاز جمع : مارب .
حاجت

جملاتی از کاربرد کلمه ماربه

(عصا) معنايش معروف است ، و از نظر لغت در حكم مونث است و كلمه (اتوكو) ازمصدر توكى است كه به معناى اعتماد و تكيه دادن است ، و كلمه (هش ) به معناى چوبزدن به درخت براى ريختن برگ آن است تا گوسفندان آن را بخورند، و كلمه (مارب )جمع ماربه است ، كه راء آن با هر سه صدا خوانده مى شود، و به معناى احتياج است ، ومراد از اينكه گفت : مرا در آن ماربى (حوائجى ) ديگر است اين است كه اين عصا حوائجىديگر از من بر مى دارد، و معناى آيه روشن است .