لیقناب

معنی کلمه لیقناب در لغت نامه دهخدا

لیقناب. ( اِخ ) دهی از دهستان دره صیدی بخش اشترینان شهرستان بروجرد، واقع در 15000گزی شمال خاوری اشترینان ، کنار راه دره گرگ به دره میان. کوهستانی و سردسیر. دارای 293 تن سکنه.آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

جملاتی از کاربرد کلمه لیقناب

گِلِرود نام رودی است در شهرستان بروجرد در غرب ایران. این رود از سرچشمه‌های متعدد در روستای ونایی در غرب این شهرستان نشات می‌گیرد و با شیبی تند از طریق تنگه کپرگه وارد منطقه گلدشت می‌شود و در غرب شهر بروجرد در مجاورت تپه چغا از سمت شمال شاخه ای دیگر به نام رود خانه لیقناب دریافت می‌کند. در همین محل سدی به نام سد چغا جهت کنترل آب و گرفتن انشعاب از رود جهت تأمین آب زمین‌های کشاورزی جنوب شهر بروجرد احداث شده‌است. بعد از آن، گلرود از حاشیه جنوبی شهر بروجرد عبور می‌کند. در محل پارک فدک چندین دریاچه بر روی رودخانه گلرود ایجاد شده‌است.