لوى

معنی کلمه لوى در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۵(بار)
لَیّ به معنی تابیدن است «لَوَی الْحَبْلَ» یعنی ریسمان را تابید «لَوَی یَدَهُ - لَوی رَأْسِهِ وَ بِرَأسِهِ» یعنی دستش و سرش را چرخاند. .چون به منافقان گفته شود بیایید تا رسول خدا بر شما استغفار کند سرشان را از روی تکبّر می‏چرخانند... . راغب گوید: «لَوی لِسانَهُ بِکَذا» کنایه است از کذب و دروغسازی. ظاهراً مراد از «تَلْوُوا» در آیه همین است یعنی: اگر در شهادت دروغ گفتید یا از ادای آن سرباز زدید خدا از آنچه می‏کنید با خبر است. در مجمع فرموده: به قولی معنای تَلْوُوا تبدیل شهادت و تُعْرِضُوا کتمان آن است چنانکه از امام باقر«علیه السلام» نقل شده. ایضاً آیه . یعنی گروهی از آنها زبانهای خویش را به خواندن کتاب می‏گردانند تا شما مسلمانان آن را تورات بپندارید حال آنکه از تورات نیست. . آنگاه که فرار می‏کردید و به کسی توجّه نمی‏نمودید یعنی سرگردانده و به کسی نگاه نمی‏کردید. . برای گرداندن زبانشان در باطل و تحریف کلام و برای طعن بدین.

جملاتی از کاربرد کلمه لوى

43- لوى بن غالب جد اعلاى قبيله قريش و فرزندانش كعب عامر مى باشند. قبيله هاى قريش نسب شان به همين كعب بن لوى مى رسد كه طرف خطاب شيخ شان ابوطالب مى باشند. رجوع شود به انساب ابن حزم شرح حال قبائل بنى لوى . در ضمن مصادر اين قصيده در پاورقى 9 ذكر شد.

دركتاب درالمنثور در تفسير آيه :( و ما كان لمومن انيقتل مومنا الا خطا...( (آمده : كه ابن جرير از عكرمه روايت كرده كه گفت : حارث بنيزيد بن نبيشه از بنى عامر بن لوى و ابى جهل ، همواره عياش بن ابى ربيعه را شكنجه مى كردند، سپس همين حارث از مكه بيرون آمدتا به مدينه نزد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) مهاجرت نموده اسلام آورد، در بينراه يعنى در حره به عياش نامبرده برخورد، عياش فرصت را غنيمت شمرده ، جستن كرد وروى سينه حارث نشست و به خيال اينكه او هنوز كافر است به قتلش رسانيد و سپس نزدرسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) آمده ، جريان را به اطلاع آن جناب رسانيد و چيزى نگذشت كه آيه :( و ما كان لمومن ان يقتل مومنا الا خطا...)نازل شد و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) آيه را براى عياش قرائت كرد و سپس فرمود برخيز و يك برده مومن آزاد كن .

161- وما لوى الخ : يعنى اگر نبود حكم قضا سستى و كاهلى نمى كرد عنان و مهارناقه سلطنت و خلافت كه فرمانبردار حضرت امام حسن عليه السلام بود.
و نيز گفته اند: نخستين كسى كه اين روز را (جمعه )، (كعب بن لوى ) بود و همو اوبود كه تركيب ، (اما بعد) را به كار برد.