پس اينكه فرمود: (و لو شئنا لرفعناه بها) معنايش اين مى شود كه اگر ما مىخواستيم او را بوسيله همين آيات به درگاه خود نزديك مى كرديم (آرى در نزديكى بهخدا ارتفاع از حضيض و پستى اين دنيا است همچنانكه دنيا بخاطر اينكه انسان را از خدا وآيات او منصرف و غافل ساخته و به خود مشغول مى سازداسفل سافلين است ) و بلند شدن و تكامل انسان بوسيله آيات مذكور كه خود اسباب ظاهرىالهى است باعث هدايت آدمى است ، و ليكن سعادت را براى آدمى حتمى نمى سازد زيراتماميت تاءثيرش منوط به مشيت خدا است و خداوند سبحان مشيتش تعلق نگرفته به اينكهسعادت را براى كسى كه از او اعراض كرده و به غير او كه همان زندگى مادى زمينى است، اقبال نموده حتمى سازد.
و لو شئنا لرفعناه بها و لكنه اخلد الى الارض و اتبع هواه ...
آيه بعد اين موضوع را چنين تكميل مى كند كه (اگر مى خواستيم ، مى توانستيم او را درهمان مسير حق به اجبار نگاه داريم و به وسيله آن آيات و علوم ، مقام والا بدهيم ) (و لوشئنا لرفعناه بها).
9. سقوط انسان از مقام والا: ولو شئنا لرفعناه بها و لكنّه اخلد الى الارض و اتّبعهواه (89) اگر مى خواستيم مقام او را با اين آيات و علوم و دانش ها بالا مى برديم ،ولى او به پستى گراييد و پيروى از هواى نفس كرد.
و لذا بعد از جمله (و لو شئنا لرفعناه بها) فرمود: (لكنه اخلد الى الارض و اتبعهواه ) و بنابراين بيان ، تقدير كلام اين مى شود: (لكنا لم نشاء ذلك لانه اخلد الىالارض و اتبع هواه و ليكن ما چنين چيزى را نخواستيم براى اينكه او به زمين چسبيده و هواىدل خود را پيروى كرده ، و چنين كسى مورد اضلال ما است نه مورد هدايت ). همچنانكهفرموده : (و يضل الله الظالمين و يفعل الله ما يشاء).
(و لو شئنا لرفعناه بها و لكنه اخلد الى الارض و اتبع هواه ...)
و اما هدايت تشريعى - اين هدايت مربوط است به امور تشريعى ازقبيل اعتقادات حق و اعمال صالح كه امر و نهى ، بعث و زجر و ثواب و عقاب خداوند همهمربوط به آن است . اين قسم هدايت نيز دو گونه است : يكى ارائه طريق يعنى صرفنشان دادن راه كه هدايت مذكور در آيه (انا هديناهالسبيل اما شاكرا و اما كفورا) از آن قبيل است . و ديگرايصال به مطلوب يعنى دست طرف را گرفتن و به مقصدش رساندن كه در آيه (و لوشئنا لرفعناه بها و لكنه اخلد الى الارض و اتبع هويه ) به آن اشاره شده . در آيه(فمن يرد الله ان يهديه يشرح صدره للاسلام ) هم به بيان ديگرى همين هدايت راتعريف كرده و فرموده : اين قسم هدايت عبارت است از اينكه قلب به نحو مخصوصىانبساط پيدا كرده و در نتيجه بدون هيچ گرفتگىقول حق را پذيرفته به عمل صالح بگرايد، و از تسليم بودن در برابر امر خدا واطاعت از حكم او ابا و امتناع نداشته باشد.
و نيز درباره ديگران كه آيات خدا بسويشان آمده ، فرموده : (و لو شئنا لرفعناه بها،ولكنه اخلد الى الارض ، و اتبع هويه )، (و اگر مي خواستيم او را با آيات خود بلند مى كرديم ، ولى او بزمين گرائيد، و از هواى خود پيروى كرد)، و از اين قبيل آيات ديگري كه تصريح دارد: بر اينكه كرامت و سعادت مربوط بحقيقت است ، نه بظاهر.