لتعودن

معنی کلمه لتعودن در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
عود (۳۹ بار)ل (۳۸۴۲ بار)نن (۲۴۱ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه لتعودن

همان گونه كه راه و رسم افراد بى منطق است ، هنگامى كه به ضعف و ناتوانى گفتار وعقيده خود آگاه شدند، استدلال را رها كرده ، و تكيه بر زور و قدرت و قلدرى مى كنند، دراينجا نيز مى خوانيم كه اقوام كافر لجوج و بهانه جو هنگامى كه منطق متين و رساى پيامبران را كه در آيات قبل گذشت ، شنيده اند به پيامبران خود گفتند: سوگند ياد مى كنيم كه شما را از سرزمينمان خارج مى سازيم ، مگر اينكه به آئين ما - بت پرستى - بازگرديد! (و قال الذين كفروا لرسلهم لنخرجنكم من ارضنا او لتعودن فى ملتنا).

در قرآن كريم آمده : (ملة ابراهيم حنيفا و ما كان من المشركين )، و نيز از يوسف (عليهالسلام ) حكايت كرده كه گفت : (انى تركت ملة قوم لا يؤ منون بالله ، و هم بالاخرة همكافرون ، و اتبعت ملة آبائى ابراهيم و اسحق و يعقوب )، كه در آيهاول كلمه ملت در مورد فرد، و در آيه دوم هم در مورد فرد و هم در مورد قوماستعمال شده ، و در آيه بعدى كه حكايت كلام كفار به پيغمبران خويش است تنها در موردقوم به كار رفته (توجه فرمائيد) (لنخرجنكم من ارضنا او لتعودن فى ملتنا).
ممكن است جمله لتعودن فى ملتنا (بار ديگر به آئين ما باز گرديد) اين توهم را ايجادكند كه پيامبران قبل از رسالت پيرو آئين بت پرستى بودند، در حالى كه چنين نيست ،چرا كه قطع نظر از مساله معصوم بودن كه قبل از نبوت را نيزشامل مى شود، عقل و درايت آنها بيش از آن بوده كه دست به چنين كار نابخردانه اى بزنندو برابر سنگ و چوبى سجده كنند.
و از آنجايى كه تهديد خود را بطور قطع خاطرنشان شعيب كردند، همچنانكه از لام و نونتاءكيد در دو جمله (لنخرجنك ) و (او لتعودن ) بر مى آيد شعيب ترسيده و از خداىتعالى فتح و فيروزى و نجات از اين گرفتارى را طلب نمود، و گفت : (ربنا افتحبيننا...).
مراد از خلفاى قبل از ايشان مؤ منين از امتهاى گذشته خواهد بود، كه خدا كفار و منافقين آنها را هلاك كرد، و مؤ منين خالص ايشان را نجات داد، مانند قوم نوح و هود و صالح و شعيب ،همچنان كه در آيه (و قال الّذين كفروا لرسلهم لنخرجنكم من ارضنا او لتعودن فى ملتنافاوحى اليهم ربهم لنهلكن الظالمين ، و لنسكننكم الارض من بعدهم ذلك لمن خاف مقامى وخاف وعيد) است و اينان كسانى هستند كه خود را براى خدا خالص كردند و خدا نجاتشانداد، و در نتيجه جامعه صالحى تشكيل داده و در آن زندگى كردند، تا آنكه مهلتشانطول كشيده ، دلهايشان قساوت يافت .
از اين گذشته گر چه ظاهرا خطاب به خود پيامبران است ، ولى در واقع پيروان آنها رانيز شامل مى شود، و مى دانيم اين پيروان قبلا بر آئين مشركان بودند و نظر مشركانتنها به آنهاست ، و تعبير عمومى لتعودن به اصطلاح از باب تغليب است (يعنى حكماكثريت را به عموم سرايت دادن ).
و قال الذين كفروا لرسلهم لنخرجنكم من ارضنا او لتعودن فى ملتنا
اين كلام ، تهديدى است كه كفار بعد از درماندن در بحث و مناظره با پيغمبران خود، بهايشان كرده اند، و خطاب در (لنخرجنكم ...حتما شما را بيرون مى كنيم .) به پيغمبرانو مومنين به ايشان است ، و از آن بر مى آيد كه حتى به اين مقدار هم راضى نبودند كهپيغمبران از دين خدا دست بردارند ولى مومنين همچنان بر دين توحيد پايدار باشند، بلكهاز ايشان خواسته اند كه با اتباع خود از دين توحيد دست برداشته ، به ملت كفر آنانروى آورند، و خداوند اين معنا را در آيه (قال الملاء الذين استكبروا من قومه لنخرجنك ياشعيب و الذين آمنوا معك من قريتنا او لتعودن فى ملتنا) تصريح فرموده است .