قول و قرار

معنی کلمه قول و قرار در لغت نامه دهخدا

قول و قرار. [ ق َ / قُو ل ُ ق َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) عهد و پیمان. رجوع به قول شود.

معنی کلمه قول و قرار در فرهنگ فارسی

( اسم ) عهد پیمان میثاق : بکسانی که به قول و قرار خود عمل نمی کنند نباید اعتماد کرد .

جملاتی از کاربرد کلمه قول و قرار

اهميت قول و قرار داد در نظر اعراب جزيره العرب  

در همه اين احوال ديديم كه انصار خود را پايبند بيعت با ابوبكر مى دانستند و خلاف كردن در قول و قرار خود با ابوبكر را، بر خود تنگ مى شمردند. آنان گرچه حق را درخلاف ابوبكر مى دانستند، ولى خلاف قرار دادن عمل كردن ، در هر حال در جامعه عرب ننگ و آور بود؛ با اينكه شرع اسلام قرار دادباطل را قابل اجرا نمى دانست .

در نتیجه دادشاه که گویا قصد گروگان‌گیری داشته تا بلکه با رهایی برادرش موافقت کنند، حاضر به تسلیم نمی‌شود. او می‌گوید «من به قول و قرار گجرها [اشاره به حاکمیت وقت] اطمینان ندارم. آن‌ها کارشان فریب است. اگر واقعاً هدف، تأمین من است، یکی از نظامیان را با خود می‌برم تا برادرم احمدشاه که در پاکستان است آزاد گردد.» سپس دست گروهبان محمودی را گرفته و او را گروگان می‌گیرد و می‌گوید «من به همین منظور حاضر به ملاقات شدم.»

در اين آيه از صفات خداى تعالى سه صفت علم و مغفرت و حكم را نامبرده ، و اين خوددليل است بر اينكه مخالفت حكمى كه در دو آيه آمده ، يعنى خواستگارى كردن از زنان درعده و تعريض به آنان و بستن قول و قرار محرمانه با ايشان از مهلكات است ، كه خداى سبحان آنطور كه بايد آنها را دوست نمى دارد، هر چند كه به خاطر مصالحى تجويزش  كرده باشد.

اين سه نفر يعنى ابن ملجم ، وردان و شبيب با هم قرار گذاشتند كه سپيده دم فردا دست به چنين كار فجيعى بزنند. آيا با اينهمه قول و قرار و تعهد او مى توانست به نداى وجدانش گوش دهد؟ اگر شما در آن شب او را مى ديديد كه چگونه به همراه شمشيرش دررختخواب مى غلتيد و افكار خود را توجيه مى كرد، مى شنيديد كه او براى دفع سرزنش وجدانش به خود مى گفت : مى خواهد با اين كار خود مسبّب اختلاف بين مسلمين را كه همان على عليه السّلام و معاويه و عمروعاص هستند از بين ببرد.