قملی

معنی کلمه قملی در لغت نامه دهخدا

قملی. [ ق َ م َ لی ی ] ( ع ص ) کوتاه بالای پست. ( اقرب الموارد ). || آنکه بدوی بوده و شهری شده باشد. ( اقرب الموارد ). و در ضبط منتهی الارب بهر دو معنی قَملی ̍ آمده است.

جملاتی از کاربرد کلمه قملی

روستای بالان دارای چشمه‌های زیادی است که معروف‌ترین آن‌ها قملی بلاغ است که باعث از بین رفتن سنگ کلیه می‌شود و از جمله دیگر چشمه‌ها می‌توان ب آئی چشمسی،گخ بولاخ،قوطور بولاغی،ایوز علی ،اوروشلوخ بولاغی ،نوولی بولاغ،اوکوز اپارن بولاخ ،گچی بولاغی ،روسی بولاغی،آغ چشمه،سویوخ بولاغ ،ساریلوخ سویی و ایستی سو و... می‌توان اشاره کرد