قلقی

معنی کلمه قلقی در لغت نامه دهخدا

قلقی. [ ق َ ل َ قی ی ] ( ع اِ ) نوعی از گردن بند که آن را با لؤلؤ برشته کشیده اند. ابن سیده گوید: نمیدانم به چه منسوب است مگر آنکه منسوب به قَلَق به معنی اضطراب باشد زیرا که دانه های آن آرام نگیرد. ( از اقرب الموارد ).
قلقی. [ ق َ قا ] ( ع اِ ) نوعی از گردن بند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به قَلَقی شود.

جملاتی از کاربرد کلمه قلقی

از دفتر عمر ما یکتا ورقی مانده‌ست کز غیرت لطف آن جان در قلقی مانده‌ست