قرمیش

معنی کلمه قرمیش در لغت نامه دهخدا

قرمیش. [ ق ِ ] ( ع اِ ) مردم آمیخته از هر جنس. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). قرمش. و شاید مأخوذ از ترکی قرش مش و قرش میش باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه قرمیش

سد گل سردار در روستای قرمیش شهرستان بوکان و منتهی‌الیه جلگهٔ وسیعی قرار دارد که کوهستان عظیم قراول در حد شرقی آن واقع شده‌است.