قذاف

معنی کلمه قذاف در لغت نامه دهخدا

قذاف. [ ق ِ ] ( ع اِ ) آنچه به پنجه گیرند به اندازه پری که کف پس اندازد آن را. ( از اقرب الموارد )( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آنچه به دست گیرند به اندازه ای که کف را پر کنند و دور اندازند. ( ناظم الاطباء ). || آنچه به دست برداشتن توانی و بیندازی آن را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || گلوله توپ. ( المنجد ). || ( اِمص )تیزی رفتار. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) ناقة قِذاف ؛ ناقة قاذف. ( منتهی الارب ). متقدمة من سرعتها ترمی بنفسها امام الابل فی سیرها. ( اقرب الموارد ). رجوع به قاذف شود. || ( اِ ) ج ِ قُذفَة. ( منتهی الارب ): کان ابن عمر لایصلی فی مسجد فیه قذاف. ( منتهی الارب ).
قذاف. [ ق ِ ] ( اِخ ) ( روض الَ... ) موضعی است. ( منتهی الارب ).
قذاف. [ ق َذْ ذا ] ( ع اِ ) ترازو. || برنشستنی. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مرکب و هر برنشستنی. ( ناظم الاطباء ). || فلاخن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). منجنیق. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || آنچه بدان چیزی را دور اندازند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || قَرَب قَذّاف ؛ قرب با کوشش که در آن فتور نباشد. ( منتهی الارب ). قرب شبگیری است که صبح آن به آب رسند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه قذاف

گفته‌شده که قذافی به این دلیل تنها زنان را محافظ خود قرار می‌داد که اعتقاد داشت شلیک کردن به زنان، برای مردان عرب دشواری به همراه دارد. عده‌ای نیز معتقدند که این کار جزوی از رفتارهای غیرمعمول و مشهور قذافی و همچنین علاقه وی به جمع‌کردن زنان جوان پیرامون خود بوده‌است.
در فوریه ۲۰۱۹ جاستین ترودو (نخست‌وزیر کانادا در آن هنگام) متهم شد که برای محافظت از اس‌ان‌سی-لاوالین در برابر یک محاکمه فساد، از قدرت خود سوء استفاده کرده‌است. ادعا می‌شود که این شرکت بین سال‌های ۲۰۰۱ (میلادی) تا ۲۰۱۱ (میلادی) نزدیک ۴۸ میلیون دلار کانادا به مقام‌های لیبیایی در دوره معمر قذافی پرداخت کرده‌است. اس‌ان‌سی-لاوالین پاسخ داده که تنبیه همه شرکت و هزاران کارمند آن برای اشتباه مدیران گذشته آن کار دادگرانه‌ای نیست. در صورت محکومیت قطعی، ممکن است این شرکت برای یک دهه از بستن قرارداد با دولت فدرال کانادا محروم شود.
در جریان شورش در لیبی در سال ۲۰۱۱، طرابلس برای مدت طولانی پایگاه اصلی رژیم قذافی بود. این شهر بارها مورد حمله هواپیماهای ناتو قرار گرفت. در ماه اوت، شورشیان موفق شدند طرابلس را به تصرف خود درآورند و پس از آن جنگ برای چند روز در شهر ادامه یافت. امروزه دولت مستقر در طرابلس، پایتخت لیبی که از سوی سازمان ملل حمایت می‌شود در رقابت با دولتی موازی است که مورد پشتیبانی پارلمان این کشور قرار دارد. پارلمان لیبی در شرق این کشور در شهر طبرق مستقر شده‌است.
شبه نظامیان شامل چریک‌ها، اسلامگرایان، و شبه نظامیانی هستند که علیه حکومت قذافی جنگیدند ولی سپس از تحویل دادن سلاح‌های خود پس از سرنگونی حکومت معمر قذافی، خودداری کردند. به گفته برخی از رهبران غیرنظامی، هدف این شبه نظامیان از به تعویق انداختن تحویل سلاح‌های خود، این بود که شبه نظامیان قصد داشتند تا یک نقش پیوستهٔ سیاسی را به عنوان «پاسداران انقلاب» ایفا کنند. برخی از بزرگترین و مجهزترین گروه‌های شبه نظامی مرتبط با گروه‌های اسلامگرا نیز به تدریج به تشکیل احزاب سیاسی مشغول شدند. پیش از پایان رسمی دشمنی‌ها بین نیروهای وفادار و اپوزیسیون، گزارش‌هایی از ستیزهای پراکنده بین گروه‌های شبه نظامی رقیب و کشتارهای انتقامی پارتیزانی وجود داشت.
از تاریخ ۱ سپتامبر ۱۹۶۹ که معمر قذافی توانست قدرت سیاسی را در لیبی به دست گیرد، وی به جبهه رهبران عرب مخالف سیاست‌های حکومت پهلوی پیوست. در این زمان رهبرانی از جمله جمال عبدالناصر، یاسر عرفات، علی ناصر محمد و حافظ اسد به دلیل سیاست‌های منطقه‌ای ایران و جبهه‌گیری متضادی که نسبت به جنگ اعراب و اسرائیل داشت، به مخالفان حکومت وقت ایران کمک می‌کردند؛ که با روی کارآمدن قذافی این جبهه قویتر نیز شد. پس از سقوط حکومت ناصر در مصر و روی کار آمدن انور سادات، لیبی بیشترین رابطه را با مخالفان اسلامگرای حکومت پهلوی در ایران بر عهده گرفت.
سران جمهوری اسلامی هم چندبار به لیبی سفر کردند. اوج این مراودات، بازدید سید علی خامنه‌ای از لیبی در جریان سفر دوره‌ای او به کشورهای «جبهه پایداری» بود. در این بازدید، قذافی گفت: «ما همگام با شما هستیم و شما در دل ما هستید. ما از مدت‌ها پیش منتظر این ملاقات بودیم.» در بیانیه مشترک دو دولت هم که پس از پایان سفر منتشر شد آمده بود: «لیبی حمایت و ایستادگی خود را در کنار انقلاب اسلامی ایران علیه توطئه‌های امپریالیستی و ارتجاعی که جنگ تحمیلی رژیم صدام، بخشی از آن است؛ ابراز می‌دارد.»
معمر قذافی در ابتدا با فتحیه نوری خالد که دختر رئیس پلیس دوران پادشاهی لیبی بود، ازدواج کرد. فتحیه نوری خالد از خانواده‌ای اصیل بود، که پس از مهاجرتش از ترکیه، در طرابلس سکنی گزیده بود. مراسم ازدواج قذافی با فتحیه نوری خالد در سال ۱۹۷۰ با حضور جمال عبدالناصر برگزار شد. حاصل این ازدواج که تنها شش ماه دوام آورد، محمد، پسر بزرگ قذافی بود.
در سال ۱۹۷۶ میلادی پس از یک سری عملیات که توسط ارتش آزادی‌خواه ایرلند انجام شد، قذافی اعلام کرد: بمبی که در بریتانیا کار گذاشته شده‌بود و منجر به جریحه‌دار شدن روح بریتانیایی‌ها شد، بمب مردم لیبی بود. ما آن را برای انقلابیون ایرلندی فرستادیم تا بریتانیایی‌ها بهای کارهای قبلی خود را بپردازند.
نفت منبع اصلی درآمد در لیبی است و شهر البریقه شامل بزرگترین مجتمع‌های نفتی در لیبی است [۵] و دارای ترکیبی از شهروندان و کارگران است. این شهر قبل از نقطه درگیری میان انقلابیون لیبی و گردان‌های قذافی بود و به همین دلیل هر طرف که بر آن مسلط می‌شد به یک نقطه استراتژیک دست پیدا می‌کرد.
در سال ۱۹۷۳، فراخوان ایدئولوژیک قذافی برای یک انقلاب فرهنگی و مردمی «به منظور بازسازی جامعه لیبی» شروع به اجرا کرد.