قبچور

معنی کلمه قبچور در فرهنگ معین

(قُ ) [ مغ . ] (اِ. ) = قیچور. قوبجور: ۱ - مالیات ، باج . ۲ - مالیات متعلق به مواشی و حیوانات .

جملاتی از کاربرد کلمه قبچور

در اين زمان اصلاحات اقتصادى ، اجتماعى قابل توجهى انجام پذيرفت ، ميزان معينى براى ماليات سرانه قبچور تعيين گرديد. نرخ ‌هاى مالياتى بر لوح هاى فلزى و يا سنگى ثبت و بر در مساجد و يا معابر براى اطلاع عمومى آويخته شد. براى ايلچيان مقررى تعيين گرديد. آنان ديگر حق مزاحمت روستاييان را نداشتند. رسم نزول اجلال و حواله و برات ملغى گرديد. هم چنين وصول ماليات از طريق مقاطعه لغو گرديد. ماليات راسا به وسيله مامورين حكومتى وصول مى شد عوارض تمغا ملغى و يا تعديل شد (284). دفتر ثبت املاك براى سراسر كشور تنظيم يافت و از هرگونه تقلب با سقاقان (285) و منشيان جلوگيرى نمود. بدين منظور، منشيانى به تمام ولايات فرستاد تا املاك شخصى و املاك موقوفه را تعيين و آن ها را در دفاتر قانونى ثبت نمايند براى صدور سند مالكيت ، دريافت حداكثر نيم دينار از صاحب سند مجاز بود، و براى عمل خلاف مامورين ، حكم مرگ تعيين گرديده بود.
1 - قبچور: غير از ماليات ارضى ، و ده درصدى كه اغلب به عنوان فرع افزوده مى شد، ماليات قبچور وضع گرديد. قبچور ابتدا شامل چادرنشينان و به ماخذ يك درصد وصول مى شد، ولى بعدها اين ماليات ، روستاييان و شهرنشينان را نيز در بر گرفت و مانند جزيه ، به طور سرانه از همه ى مردم دريافت مى شد.