[ویکی الکتاب] معنی فِیهِمْ: درآنها - درمیان آنها معنی دُمْتُ: دوام داشتم (در جمله "مَّا دُمْتُ فِیهِمْ " : تا در میان آنها بودم) معنی مِرَاءً: بحث و مجادله (کلمه مریة به معنای تردد در چیزی است ، و شک از مریه عمومیتر است . امتراء و ممارات به معنای محاجه (دلیل آوردن)در آن امری است که مورد تردید باشد . اصل کلمه مریة از اصطلاح مریت الناقة گرفته شده که معنایش به پستان ماده شتر جهت دوشیدن شیر دس... ریشه کلمه: فی (۱۷۰۱ بار)هم (۳۸۹۶ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه فیهم
روی ابو سعید الخدری رضی اللَّه عنه قال: قال رسول اللَّه (ص): «اذا استقرّ اهل الجنّة فی الجنّة و اهل النّار فی النّار، جیء بالموت فی صورة کبش املح، فیوقف بین الجنّة و النّار، فینادی یا اهل الجنّة، فیشرئبون و ینظرون، ثم ینادی یا اهل النّار، فیشرئبون و ینظرون، فیقال أ تعرفون هذا؟ هذا الموت. و لیس فیهم الا من یعرفه، فیذبح بین الجنّة و النّار، ثم یقال یا اهل الجنّة خلود لا موت فیه و یا اهل النّار خلود لا موت فیه. ثم قرأ رسول اللَّه (ص) «وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ».
یحتمل ان الاستثناء متصل و کان فیهم من یعبد اللَّه، و یحتمل انه منقطع.
اهل المزاح و اهل راحهالک لا خیر فیهم مسکرا او صاحی