فیلستان

معنی کلمه فیلستان در لغت نامه دهخدا

فیلستان. [ ل ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بهنام پازوکی ازبخش ورامین شهرستان تهران که دارای 753 تن سکنه است. آب آن از رودخانه جاجرود و محصول عمده اش غله ، صیفی و چغندرقند است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

جملاتی از کاربرد کلمه فیلستان

دهستان فیلستان دهستانی در بخش مرکزی شهرستان پاکدشت، استان تهران در ایران است. براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴۶۲۲ نفر (۳۶۴۲ خانوار) بوده‌است.روستای فیلستان از دیرباز به محصول پنبه و پیله ابریشم مشهور بوده اما امروزه اهالی غالبا به کشت گل و گیاه مخصوصا بنفشه پنسی اشتغال دارند.
تپه ترپاق قلعه مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان پاکدشت، بخش مرکزی، روستای فیلستان واقع شده و این اثر در تاریخ ۱ مهر ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۳۳۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
این روستا در دهستان فیلستان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱٬۵۷۷ نفر (۳۸۲خانوار) بوده‌است.