پيمان خاص نيز آن است كه از عالمان بنى اسرائيل گرفته شد و آن پيمان تبيين حقايقكتاب آسمانى براى مردم و عدم كتمان آن بود؛ نظير آنچه به عنوان (الذين اءوتوا الكتاب) درباره دانشمندان اهل كتاب (عالمان يهود و نصارا) وارد شده كه مى فرمايد: و اذاءخذاللّه ميثاق الذين اءوتوا الكتاب لتبيننّه للناس و لاتكتمونه فنبذوه وراء ظهورهم(76) و در جاى ديگر از ميثاق جز حق نگفتن آنان سخن به ميان مى آورد: اءلم يؤ خذعليهم ميثاق الكتاب اءلاّ يقولوا على اللّه الاّ الحق (77) و در صدر همين آيه به نقضاين پيمان ، بر اثر تمايلات نفسانى آنها به متاع پست دنيا، اشاره مى كند: فخلف منبعدهم خلف ورثوا الكتاب ياءخذون عرض هذا الادنى و يقولون سيغفرلنا و ان ياءتهمعرض مثله ياءخذوه (78) .
و اءذ اءخذ الله ميثق الذين اءوتوا الكتب لتبيننه للناس و لا تكتمونه فنبذوه وراءظهورهم و اشتروا به ثمنا قليلا فبئس ما يشترون(187)
مقصود از (فريق ) در آيه سوم به قرينه (اءوتوا الكتاب ) علماى يهودند(1439)؛ آنان كه مسؤ وليت تبيين و تفسير كتاب خدا را براى توده ردم برعهده داشتند و از آنان پيمان گرفته شد كه حقايق را كتنان نكند، اما با تحريف معارف و كتمان آنها، كتاب الهى را پشت سر انداختند و دنيا را كه متاع اندك است خريدند: وإ ذ اءخذ اللّه ميثاق الذين اءوتوا الكتاب لتبيّننّه للناس و لا تكتمونه فنبذوه وراء ظهورهم و اشتروا به ثمناً قليلاً فبئس ما يشترون (1440)، ليكن مقصود از آن در آيه دوم كه چنين قرينه اى را به همراه ندارد به آنان پايه از وضوح نيست ؛ گرچه مى توان گفت قدر متيقّن ازگروه پيمان شكن در اين آيه نيز عالمان يهود و احبار اهل كتابند، ولى به دليل (اءكثرهم لا يؤ منون ) پس از شورع نقض عهد از آنان ، توده مردم نيز به آنان ملحق شدند.
آيه (187) : و اءذ اءخذ الله ميثق الذين اءوتوا الكتب لتبيننه للناس و لا تكتمونه فنبذوه وراء ظهورهم ...