لذا در آيه بعد مى افزايد: (اگر بخواهيم آنها را به تو نشان مى دهيم ، تا آنها را باقيافه هايشان بشناسى )! (و لو نشاء لاريناكهم فلعرفتهم بسيماهم ).
در سومين مرحله ، اگر بيمارى در قلب آنان جاى گرفت ، خداى سبحان راه درمان وبازگشت به سلامت را به آنان معرفى مى كند: (استغفروا ربكم ثم توبه اليه ان ربىرحيم ودود.) (678) و اگر به نسخه شفا بخش قرآن اعتنا نكردند، آنان را به افشاىاسرارشان تهديد مى كند تا كسى كه از آشكار شدن برخى بيماريهاى تن وحشتى ندارداما از آشكار شدن بيمارى درونى خويش ، مانند نفاق ، رنج مى برد، به خود آيد و از آندست بردارد. (ام حسب الذين فى قلوبهم مرض ان لن يخرج الله اضغانهم # ولو نشاءلاريناكهم فلعرفتهم بسيماهم ولتعرفنهم فى لحنالقول والله يعلم اعمالكم ) (679) و اگر چنين هشدارى موثر نيفتاد، آنان را تهديدبه تبعيد يا قتل مى كند: (لئن لم ينته المنافقون والذين فى قلوبهم مرض والمرجفون فى المدينه لنغرينك بهم ثم لا يجاورونك فيها الا قليلا)(680) آنگاهاگر به راه نيامدند آنان به حال خود وامى گذارد و چون كارشان از درمان گذشته بهآنان مى گويد: هر چه خواستيد بكنيد: (اعملوا ماشئتم ). (681)
و نـيز اگر كسانى كه با رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) بودند در آغاز ايمانآوردند، ولى بعدا به شرك و كفر گرائيدند، آنان نيز مغفرت و اجر عظيم ندارند، همچنانكـه آيـه شـريـفه (ان الذين ارتدوا على ادبارهم من بعد ما تبين لهم الهدى ... و لو نشاءلاريناكهم فلعرفتهم بسيماهم ) از وجود آنان خبر مى دهد.