فراج

معنی کلمه فراج در لغت نامه دهخدا

فراج. [ ] ( اِخ ) نام یکی از توابع بصره که در ذکر ولایت منصوربن جعفر و انهزام سعید از زنج ( زنگیان ) آمده است. ( از کامل التواریخ ابن اثیر ج 7 ص 96 ). ممکن است واژه زنگی باشد.

معنی کلمه فراج در فرهنگ فارسی

نام یکی از توابع بصره که در ذکر ولایت منصور بن جعفر و انهزام سعید از زنج آمده است .

جملاتی از کاربرد کلمه فراج

در این حمله تاکتیک ارتش سرخ و ارتش کمونیستی افغانستان حمله بر غیرنظامیان و تخریب خانه‌ها بود تا از فشار حملات نیروهای مجاهدین علیه خود بکاهند. به همین منظور در منطقهٔ فراج ۴۰ تن از اهالی را قتل‌عام کردند و در «غجی» ۳۲ تن را که اکثراً زنان و کودکان بودند قتل‌عام نمودند که اجسادشان تا یک هفته در منطقه باقی‌مانده بود. در منطقهٔ «نولیچ» که ارتش سرخ مورد حمله قرار گرفته بود، سربازان روس کهنسالان، زنان و کودکان را در خانه یکجا نموده خانه را به آتش کشیدند.