فخرود

معنی کلمه فخرود در لغت نامه دهخدا

فخرود. [ ف َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند واقع در 44 هزارگزی شمال باختری درمیان و سه هزارگزی شمال شوسه عمومی بیرجند به شاهدخت. ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل و دارای 176 تن سکنه است.آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات و لبنیات است. اهالی به کشاورزی و مالداری گذران میکنند. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

معنی کلمه فخرود در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان مومن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند .

جملاتی از کاربرد کلمه فخرود

بقایای قلعه ملک‌آباد مربوط به دوره قاجاریه تا اوایل دوره پهلوی است و در شهرستان درمیان، بخش قهستان، دهستان فخرود، ۳ کیلومتری شمال شرق روستای گسک واقع شده و این اثر در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۷۰۶۳ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.