معنی کلمه فجرنا در دانشنامه اسلامی
ریشه کلمه:
فجر (۲۴ بار)
«فَجَّرْنَا» از مادّه «تفجیر» به معنای «ایجاد شکاف وسیع» است، و از آنجا که چشمه ها با شکافته شدن زمین بیرون می ریزند، این تعبیر در مورد بیرون آمدن چشمه از زمین به کار رفته است. قابل توجّه این که صیغه ثلاثی مجرد آن نیز به معنای شکافتن است، ولی هنگامی که به باب «تفعیل» برده شود (همانند آیه فوق) معنای تکثیر و تشدید را می رساند.
شکافتن. «فَجَرَ الْقَناةَ: شَقَّهُ» بعضی قید وسعت را به آن اضافه کردهاند . گفتند: هرگز به تو ایمان نیاوریم تا از این سرزمین برای ما چشمهای بشکافی. فجر و تفجیر هر دو متعدیاند و تفعیل برای مبالغه است . میان آن دو باغ نهری شکافتیم و جاری کردیم. صبح را از آن فجر گویند که شب را میشکافد (مفردات) . و نماز صبح را بخوان که نماز صبح مشهود است «فجر» در آیه به معنی صبح است خواه به معنی فاعل باشد (شکافنده شب) و خواه به معنی مفعول باشد (شکافته شده). گناه را به قول راغب از آن فجور گویند که پرده دیانت را پاره میکند عامل آن فاجر است . جمع آن در قرآن فجر و فجار است . . تفجّر و انفجار: شکافته شدن . . . به قرینه . به نظر میآید که شکافته شدن دریاها به وسیله حرارت و تبخیر خواهد بود رجوع شود به «سجر».