فاعبده

معنی کلمه فاعبده در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
عبد (۲۷۵ بار)ف (۲۹۹۹ بار)ه (۳۵۷۶ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه فاعبده

4- ايمان به غيب ، زمينه ساز عبادت وتوكّل بر خداوند است . (للّه غيب ... فاعبده )
رب السموات و الارض و ما بينهما فاعبده و اصطبر لعبادتههل تعلم له سميا

خداى سبحان به متوسطان از اولياى خود و كسانى كه در نيمه راه سلوكند، دستورتوكل مى دهد و لله غيب السموات و الاءرض و اليه يرجع الاءمر كله فاعبده وتوكل عليه (936) . انسان نيازمندى كه در رفع نياز خود نيز عاجز است بايدبراى تاءمين نيازهايش وكيل بگيرد وكيل او كسى است كه در قوسنزول ، غيب و شهود آسمانها و زمين از آن اوست و در قوس صعود همه چيز به او باز مى گردد .

3 خداوند تورا فراموش نكرده است ، پس تو نيز او را فراموش نكن . (وما كان ربّك نسيّاً... فاعبده )
و لله غيب السموت و الارض و اليه يرجع الامر كله فاعبده وتوكل عليه و ما ربك بغفل عما تعملون (123)
3 - بـعـضـى از مـفـسران گفته اند كه تمام سير انسان در طريق عبوديت پروردگار در دوجـمـله در آيـه فوق خلاصه شده : فاعبده و توكل عليه چرا كه عبادت خواه عبادت جسمانىبـاشد مانند عبادات معمولى و يا عبادت روحانى باشد مانند تفكر در عالم آفرينش و نظاماسرار هستى ، آغاز اين سير است .
اجمال رخداد نازل شدن معانى و الفاظ قرآن كريم از مبداء هستى بر پيامبر اكرم در آياتديگر تفصيل مى يابد و گفته مى شود كه با وساطت لايه هاى برين هستى - فرشتگانو لايه هستى برين ويژه اى كه فرشته وحى - ياجبرئيل امين - باشد رخ مى دهد. تحرك لايه هاى برين هستى هم جز به امر پروردگارنيست .(65) و همان حقايق اين بار از زبان لايه هاى برين واسطه چنين حكايت مى گردد. و ما تنزل الا بامر ربك له ما بين ايدينا و ما خلفنا و ما بين ذلك و ما كان ربك نسيا.رب السموات و الارض و ما بينهم فاعبده و اصطبر لعبادتههل تعليم له سميا . فرود نمى آييم مگر به امر پروردگارت . لايه هاى برينفراتر از ما، و لايه هاى فروتر از ما - يعنى عالم طبيعت - و آنچه ميان اين دو جهان هست- يعنى عالم انسانى كانونى گشوده خودمختار - متعلق به اوست ؛ و پروردگارتفراموشكار نيست ، پروردگار جهان برين و جهان طبيعى و جهان انسانى . بنابراين تنهااو را بپرست و در طريق عبادتش مقاومت ورز (در برابرعوامل مخل و مفسد رشد معنوى ) مگر همتايى برايش سراغ دارى .(66)
از برخى آيات قرآن كريم نيز برهانى استفاده مى شود كه ناظر به هر دو نظام فاعلىو غايى است ؛ مانند و لله غيب السموات و الاءرض و اليه يرجع الاءمر كله فاعبده وتوكل عليه و ما ربك بغافل عما تعملون (858)؛ نه تنها ظاهر آسمانها و زمين ، كهغيب و باطن آنها نيز از آن خداست و همه امر به سوى او باز مى گردد . پس همه چيز از اوبه سوى اوست و از اين رو نه تنها انسان ، بلكه هر موجودى بايد بگويد: (انا لله وانا اليه راجعون ) (859) .