[ویکی الکتاب] معنی فَاجِراً: گناهکار (اسم فاعل از کلمه فجر به معنای انفجار و شکاف وسیع برداشتن است ، آنگاه میگوید : گناه را هم بدان جهت فجور نامیدند که باعث شکافته شدن و دریده شدن حرمت دیانت است ، میگوییم : فلانی مرتکب فجور شد ، و یا او فاجر است ، و ایشان فجار و فجرهاند . ) معنی لَا یَلِدُواْ: زاد و ولد نمیکنند (در عبارت "إِن تَذَرْهُمْ یُضِلُّواْ عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُواْ إِلَّا فَاجِراً کَفَّاراً " چون جواب شرط واقع شده جزم گرفته است) ریشه کلمه: فجر (۲۴ بار) «فاجر» از مادّه «فجور» به معنای کسی است که گناه زشت و شنیعی مرتکب می شود، و «کفّار» مبالغه در «کفر» است; بنابراین تفاوت میان این دو واژه این است که: یکی مربوط به جنبه های عملی است،ودیگری اعتقادی.
جملاتی از کاربرد کلمه فاجرا
و نيز فرموده : (و قال نوح رب لا تذر على الارض من الكافرين ديارا انك ان تذرهميضلوا عبادك و لا يلدوا الا فاجرا كفارا) و نظير آن در داستان هود و صالح و شعيب وموسى (عليه السّلام ) نيز ديده مى شود.
اهل معرفت مى دانند كه شدت بر كفار كه از صفات مؤ منين است وقتال با آنان نيز رحمتى است و از لطايف خفيه حق است و كفار و اشقيا در هر لحظه كه برآنان مى گذرد بر عذاب آنان كه از خودشان است افزايش كيفى و كمى ((الى ما لانهاية له)) حاصل مى شود، پس قتل آنان كه اصلاح پذير نيستند رحمتى است كه در صورت غضب ونعمتى است در صورت نقمت ، علاوه بر آن رحمتى است بر جامعه زيرا كه عضوى كه جامعهرا به فساد كشاند چون عضوى است در بدن انسان كه اگر قطع نشود او را به هلاكتكشان و اين همان است كه نوح نبى الله ، صلوات الله و سلامه عليه ، از خداوند تعالى : قال نوح رب لاتذر على الارض من الكافرين ديارا انك ان تذرهم يضلوا عبادك ولايلدوا الا فاجرا كفارا(286) و بدين انگيزه و نيز انگيزه سابق ، تمام حدود وقصاص و تعزيرات از طرف ارحم الراحمين ، رحمتى است بر مرتكب و رحمتى است برجامعه ، از اين مرحله بگذرم .
نوح (عليه السلام ) هيچ احتمال نمى داد كه پسر در باطن دلش كفر پنهان كرده باشد وتاكنون اگر اظهار اسلام مى كرده از باب نفاق بوده باشد، بر خلاف همسرش كه نوحاز كفر او خبر داشته ، و بطور قطع اگر پسرش را نيز مانند همسرش كافر مى دانستههرگز تقاضاى نجات او را نمى كرده ، براى اينكه اين خود نوح (عليه السلام ) بودكه از خداى عزوجل درخواست كرد تا ديارى از كفار را زنده نگذارد، و بنا بر حكايت قرآنكريم گفته بود: (رب لا تذر على الارض من الكافرين ديارا انك ان تذرهم يضلوا عبادكو لا يلدوا الا فاجرا كفارا) و نيز خود او بوده كه به حكايت قرآن در دعايش گفته بود:(فافتح بينى و بينهم و نجنى و من معى من المؤ منين ) و چگونه ممكن است خود او باآگاهى از كفر باطنى پسرش مع ذلك نجات او را از خدا بخواهد؟ با اينكه قبلا فرمانخداى تعالى را شنيده بود كه فرمود: (و لا تخاطبنى فى الذين ظلموا انهم مغرقون ).
اين جمله آغاز كلام نوح (عليه السّلام ) است و جمله (رب ان قومى كذبون ) جلوتر ذكرشده تا مقدمه باشد براى مطالب بعد و اين معنا را برساند كه ديگر كار از كارگذشته و تكذيب به طور مطلق از آنان تحقق يافته ، به طورى كه ديگر هيچ اميدى بهتصديق و ايمان در آنان نمانده ، همچنان كه در آيه (رب لا تذر على الارض من الكافرينديارا انك ان تذرهم يضلوا عبادك و لا يلدوا الا فاجرا كفارا) به اين نكته تصريح شدهاست .