9- پروا و پاكى ، در سايه ى توحيد معنا پيدا مى كند. ( لااله الاّ انا فاتقون )
فرق بين تقوا در اين جمله و رهبت در جمله و اياى فارهبون ازآيه قبل ، در اين است كه رهبت مربوط به مراحل اوليه سلوك و تقوا براىمراحل متوسط و نهايى آن است .(168) انسان تا راهب نباشد و راه را پر خطر نبيند ونهراسد، از آن نمى پرهيزد و از خطر نجات نمى يابد. پس در مرحلهاول بايد راه را پر خطر ببيند و راهب و هراسناك شود، آنگاه بپرهيزد و تقوا پيشه كند وخويش را از خطر برهاند. بر همين اساس ، جمله و ايّاى فارهبون با آمدن در آيهقبل ، بر جمله و ايّاى فاتقون مقدم شده است و نيز روشن شده است كه يكى از دو جمله ،تكرار ديگرى نيست .
و نيز گاهى اطلاق مى شود بر ملت و دين همچنانكه بعضى از مفسرين كلمه امت را در آيهشريفه : (ان هذه امتكم امة واحدة ، و انا ربكم فاتقون ) و نيز در آيه : ان هذه امتكم امةواحدة و انا ربكم فاعبدون ) به اين معنا گرفته اند.
1 - (ينزل الملائكة بالروح من امره من يشاء من عباده ان انذروا انه لااله انا فاتقون )(502).
سـپـس بـراى تـاءكـيد و عبرت مى افزايد: (اين چيزى است كه خداوند بندگانش را از آنبـر حـذر مـى دارد اكـنـون كـه چنين است اى بندگان من از نافرمانى من بپرهيزيد!) (ذلكالذى يخوف الله به عباده يا عباد فاتقون ).
جمله و ايّاى فاتقون مانند جمله و ايّاى فارهبون (167) از سه جهت بر لزوم پروا ازخداوند تاءكيد دارد:
(و من پروردگار شما هستم ، از مخالفت فرمان من بپرهيزيد) (و انا ربكم فاتقون ).
از آن جا كه ممكن است بيان حقيقت سبب قطع روزى عالمان يهود، با شورش عوام متعصب يهودبر آنان شود و آنان از چنين عاقبتى هراسناك باشند، خداوند در بخش پايانى آيه مىفرمايد: تنها از من پروا داشته باشيد؛ و ايّاى فاتقون ، زيرا عزت ، شوكت و روزىمادى و معنوى شما در اختيار من است و ديگران در آن نقشى ندارند.
ادب جامع ديگرى كه خداوند انبياى خود را به آن مودب نموده استفاده از طيبات و رزقحلال است ، و در اين باره فرموده : (يا ايهاالرسل كلوا من الطيبات و اعملوا صالحا انى بما تعملون عليم . و ان هذه امتكم امه واحده وانا ربكم فاتقون ).
8- اساس عقايد بر توحيد است و اساسِ عملصالح بر تقوى . ( لااله الاّ انا فاتقون )