و هذا كتب اءنزلنه مبارك فاتبعوه و اتقوا لعلكم ترحمون(155)
هيچ كس نمى تواند از لقاى خدا سر باز زند و او را عاجز و ناتوان كند: و الذينيسعون فى اياتنا معاجزين اءولئك فى العذاب محضرون (986)، و لا يحسبنالذين كفروا سبقوا (987) كافران نيز به هر سو كه رو كنند با عذابى مواجهند كهاز هر عذابى دردناكتر است : فيومئذ لا يعذب عذابه اءحدَ و لا يوثق وثاقه اءحد (988)؛اما در ميان همه راههايى كه به او منتهى مى شود، يك راه ، مستقيم و ديگر راههاانحرافى است : و اءن هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعواالسبل (989) جز راهى كه انسان را به خداى رحمان مى رساند ونمازگزار در اين آيه كريمه هدايت به آن را مى طلبد، ديگر راهها همه گمراهى وضلالت است و به خداى منتقم منتهى مى شود . انسان گمراه و گم شده نيز بهمقصد نهايى خود (جهنم ) هدايت مى شود: (فاهدوهم الى صراط الجحيم ) . (990)گمراهان جمال خدا را ملاقات نمى كنند: كلا انهم عن ربهم يومئذ لمحجوبون (991)، اما جلال و قهر الهى را ملاقات مى كنند؛ چون خود مى گويند: (ربنا اءبصرنا وسمعنا ) (992)
و نيز در آن كتاب است كه احمد، ابن ماجه ، ابن ابى حاتم و ابن مردويه از جابر بن عبدالله روايت كرده اند كه گفت : وقتى در نزدرسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) نشسته بوديم ،رسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) خطى در پيش روى خود كشيد و فرمود: اين راهخدا است ، و دو خط در طرف چپ و راست آن كشيد و فرمود: اينها راه شيطان است ، آنگاه دستخود را بر روى خط وسط نهاد و آيه (و ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه ...) را تلاوتفرمود.
به خلاف ضلالت كه مصاديق مختلفى دارد، چون ضلالت ناشى از پيروى هواهاىنفسانى است كه با هم اختلاف دارند، و افراد و مصاديق هوى يك جور نيستند و لذا در آيه()و ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعواالسبل فتفرق بكم عن سبيله ) راه خدا و حق را يك راه(سبيل ) و راه ضلالت را چند راه (سبل ) خوانده است .
و قمى در تفسير خود مى گويد: حسن بن على از پدرش حسين بن سعيد از محمد بن سنان ازابى خالد قماط از ابى بصير از امام ابى جعفر (عليهالسلام ) براى ما روايت كرد كه آنحضرت در ذيل آيه (و ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعواالسبل فتفرق بكم عن سبيله ) فرمود: ماييم اين راه كه خدا فرموده ، و هر كه زير بار آننرود اين او و اين راههاى ديگر، ليكن بايد بداند كه اگر راه خدا را نپيمايد كافر مىشود.
و لقد صدق عليهم ابليس ظنه فاتبعوه الا فريقا من المومنين(20)
بدان اى عزيز كه قرآن كريم صورت كتيبه انسانكامل است ، و قرآن به راست ترين و درست ترين راه هدايت كننده است . خداوند سبحان مىفرمايد: ان هذا القرآن يهدى للتى هى اءقوم ؛ (10) يعنى قرآن كريم عينصراط مستقيم است . قوله سبحانه : و ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه ولا تتبعواالسبل فتفرق بكم عن سبيله ؛ (11) هر كس كه حقيقت قرآن را در خود پياده كرده استراه مستقيم به سوى هر خير را پيموده است . و هر كس به هر اندازه كه واجد آن است بههمان اندازه قرآن و انسان است ، و به انسان كامل تقرب جسته است .
و أ ن هذا صرطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعواالسبل فتفرق بكم عن سبيله ذلكم وصئكم به لعلكم تتقون (153)
اتـفاقا اين حدس و گمان ابليس درست از آب در آمد، و هر كس به نحوى در دام او گرفتارشـد، و جز (مخلصين ) از آن نجات نيافتند، همانگونه كه قرآن در آيه 20 سوره سباءمـى فـرمـايـد: و لقـد صـدق عـليـهـم ابليس ظنه فاتبعوه الا فريقا من المومنين : (گمانابـليـس دربـاره آنـهـا بـه واقـعـيـت پـيـوسـت ، و جـز گروهى از مؤ منان همه از او پيروىكردند!)
و باز نظير آيه : (كلوا مما رزقكم اللّه و لا تتبعوا خطوات الشيطان : انه لكم عدو مبين) مى باشد و فرق ميان اين آيات و آيه مورد بحث اين است كه در آيه مورد بحث بهخاطر كلمه (كافه ) دعوت متوجه به جماعت شده ، و در آيات نامبرده اين خصوصيت ، نيستپس آيه مورد بحث در معناى آيه و (اعتصموابحبل اللّه جميعاو لا تفرقوا) و آيه : و (ان هذا صراطى مستقيما، فاتبعوه ، و لا تتبعواالسبل فتفرق بكم عن سبيله ) است ، كه خطاب متوجه جامعه اسلام و مجموعه افراد شده .