غول پیکری
معنی کلمه غول پیکری در دانشنامه عمومی
هورمون رشد ( GH ) از هیپوفیز قدامی ترشح می شود. اگر به دلیل بیماری ( مانند آدنوم هیپوفیز ) ترشح این هورمون در دوران کودکی ( قبل از بسته شدن صفحه رشد استخوان ) بسیار بیشتر از مقدار معمول گردد موجب رشد طولی استخوان های بلند و بیماری غول پیکری می شود.
در این بیماری قد فرد بیش از دو متر و ده سانتیمتر است. برخی از ورزشکاران مشهور به این بیماری مبتلا بوده اند. اگر هیپوفیز پس از بسته شدن صفحه رشد ( صفحه اپی فیزی ) هورمون رشد ( hGH ) بیش از اندازه تولید کند بیماری آکرومگالی ( درشت پایانکی ) را خواهیم داشت.
معنی کلمه غول پیکری در دانشنامه آزاد فارسی
قد بسیار بلند، غالباً ناشی از تولید بیش از حد هورمون رشد در دورۀ کودکی. منجر به رشد بیش از حد می شود.
جملاتی از کاربرد کلمه غول پیکری
در فرهنگ عامه اسکاندیناوی، هیولای غول پیکری که گاه دارای قدرت جادویی است. ترولها که با انسانها دشمنی میورزند در قصرهایشان زندگی میکنند و با تاریکی هوا نواحی اطراف را تحت سیطره خود درمیآورند. اگر در معرض آفتاب قرار بگیرند میترکند یا سنگ میشوند. در داستانهای جدیدتر ترول معمولاً به اندازه انسان یا موجودات کوچکتری مثل دورفها و اِلفها هستند. آنها در کوهستانها زندگی میکنند، گاه دوشیزگان را میدزدند و میتوانند تغییر شکل دهند و آینده را ببینند.
دوروتی میمونهای بالدار را احضار میکند و به آنها میگوید که او و توتو را به خانه ببرند، اما آنها توضیح میدهند که نمیتوانند از صحرای اطراف اوز عبور کنند. سرباز با سبیلهای سبز به دوروتی اطلاع میدهد که گلیندا، جادوگر خوب جنوب ممکن است بتواند به او کمک کند تا به خانه بازگردد، بنابراین مسافران سفر خود را برای دیدن قلعه گلیندا در کشور کوادلینگ آغاز میکنند. در راه، شیر عنکبوت غول پیکری را میکشد که حیوانات را در یک جنگل وحشت زده میکند. آنها از او میخواهند که پادشاه آنها شود، که او پس از کمک به دوروتی برای بازگشت به کانزاس موافقت میکند. دوروتی برای بار سوم میمونهای بالدار را احضار میکند تا آنها را بر فراز تپه ای به سمت قلعه گلیندا پرواز دهد.
هنگام جنگ جهانی دوم دانشمندان آلمانی برای نخستین بار در آزمایشگاههای خود موفق به اختراع بلندگوهای غول پیکری شدند که قادر بود با امواج مادون صوت به تخریب سازههای شهری بپردازد. این جنگافزار در صورت تکمیل قادر بود خرابیهای جانی نیز به بار آورد.
در بخش اول، رز به قلعه دمیترسک میرود که اکنون دوک تاجر، اما این بار بدجنس و شرور، در آن زندگی میکند و زامبیها را به دنبال کپیهای رز میفرستد. وقتی دوک متوجه حضور رز میشود تلاش میکند با احضار زامبیها جلوی رز را بگیرد. اما رز با کمک موجود نامرئی مرموزی که موقتاً مایکل شناخته میشود، موفق به شکست زامبیها و حل معماهای دوک میشود و سه ماسکی که برای باز کردن قفل کریستال لازم دارد را به دست میآورد. اما دوک به رز نشان میدهد کریستال تقلبی است و در قلعه نیست. سپس رز را به درون میدان مبارزهای میاندازد و زامبیهای غول پیکری را برای کشتن رز میفرستد. رز با راهنمایی مایکل به سمت شکاف یک دیوار و پرش از ارتفاعی، او را به جایی عمیقتر در آگاهی مگامایست میبرد.