غوطه ور شدن. [ طَ / طِ وَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) غوطه خوردن. به آب فروشدن. فرورفتن در آب. سربه آب فروبردن. غوطه زدن. ناغوش خوردن : در آن کو به خون غوطه ور شد نگاه ز خون همچو خون بسته گردید راه.میرزا طاهر وحید ( از آنندراج ).دورنمای آن کم کم محو و در تاریکی غوطه ور میشد. ( سایه روشن صادق هدایت ص 12 ).
معنی کلمه غوطه ور شدن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - فرو بردن کسی یا چیزی را در آب ۲ - غرق کردن .
جملاتی از کاربرد کلمه غوطه ور شدن
و نيز (مى توانيم آنها را زنده بگذاريم ، و به خاطر غوطه ور شدن در گناه و فساد،درك و شعور و حس تشخيص را از آنها بگيريم ، آنچنان كه هيچ حقيقتى را نشنوند و هيچاندرزى را نپذيرند و در زندگى حيران و سرگردان شوند) (و نطبع على قلوبهم فهملا يسمعون )
(علماء و دانشمندان فقيه - تا آنگاه كه در ورطه دلبستگى و تعلق خاطر به دنيا غوطهور نگردند - به عنوان سرسپردگان و امانت داران انبياء و پيمبران و فرستادگان الهى ،محسوب مى گردند. عرض كردند چه علامت و نشانه اى مى تواند نمايانگر ورود علماء بهدنيا و غوطه ور شدن آنها در مزبله هاى مادى باشد؟ فرمود: پيروى از سلاطين . بدانيداگر دانشمندانى ، دچار چنين ورطه و سقوطى گردند، نسبت به دين و آئين خويش از آنهابرحذر باشيد و از آنها بهراسيد) (199) . (رواياتى نظير آنرا دركنزالعمال 10/183 و 204).
به عنوان مثال ؛ حكومت عثمانى يك حكومت مقتدر اسلامى بود، هيچ قدرتى را ياراى مقابله باآن نبود ولى بر اثر عدم هشيارى و به خاطر غفلت و غوطه ور شدن در امور گذرا و مادى ،آنچنان غافلگير شد كه با يك پيش آمد يعنى جنگ جهانى دوم از هم پاشيد و به چندينقسمت تجزيه شد و در نتيجه در مارس 1925 ميلادى اسلام به معنى يك قدرت آشكارسياسى و اجتماعى و كانون مشتعل از انديشه ها و احساسهاى نو و نيرومند زائيده از صحنهحوادث جهان رخت بر بست و از ميدانهاى گرم كار و پيكار به گوشه سرد و آرام خزيد ورفته رفته راه سقوط و تفرق را پيش گرفته ، نه تنها در جبهه نظامى و سياسىشكست خورد بلكه اسلام جوشان و خروشان و حركتزا و جنبش آفرين در ميانشان به اسلامفرسوده و بى روح در آمد، دشمنان از فرصت استفاده كرده و به پيش تاختند. (378)
او در سال ۱۹۶۵ به سفارش یونسکو کتاب «انقلاب کتاب» را نوشت. این کتاب که به ۲۰ زبان ترجمه شدهاست، پدیده کتاب جلد شومیز بازار انبوه و پیامدهای ورود به دنیای کتابهای ارزان قیمت را تحلیل میکند. او دریافت که مسئله کتاب باید به عنوان یک مسئله ارتباطی از طریق نوشتن مورد مطالعه قرار گیرد. از اینرو، با غوطه ور شدن در ادبیات «ارتباطشناسی»، یکی از اولین پژوهشگرانی بود که علم ارتباطات را در فرانسه معرفی و ترویج کرد.
قرآن كريم همان گونه كه درباره كافران سخن از غرق شدن در گرداب خطاها دارد:(احاطت به خطيئه )، (746) درباره منافقان نيز سخن از غوطه ور شدن در گرداب طغيانو كوردلى دارد: (فى طغيانهم يعمهون ). در جنگعقل و وهم اگر عقل به اسارت وهم درآمد و هم ميدان دار صحنه ادراكى نفس مى شود ومجارى ادراك صحيح را مى بندد و چنين انسانى هرگز به انديشه صحيح راه نخواهد يافت. انديشه هاى باطل صفحه نفس او را پرمى كند و انسان در طغيان اين انديشه هاى واهى باكوردلى حركت مى كند.
3- عنوان كتمان كه لازم آن غافل نگه داشتن جامعه و ادامه تنويم واغفال آن و گسترش غوطه ور شدن افراد آن در كهنه پرستى پيشين است .
پژوهشگران مختلف شباهتهای زیادی را بین مندائیسم و آیین ستیزی ذکر کردهاند. کرت رودولف (1975) شباهتهای زیادی را بین متون مندایی و متون گنوسی شیتی از کتابخانه ناگ حمادی مشاهده کرده است. بیرگر آ. پیرسون همچنین «پنج مهر » آیین ستیزی را که به اعتقاد او اشارهای به غوطه ور شدن آیینی پنجگانه در آب است، با ماسبوتای مندایی مقایسه میکند. به گفته باکلی (2010)، "ادبیات گنوسی شیتی ... شاید به عنوان یک خواهر یا برادر کوچکتر، با ایدئولوژی غسل تعمید مندایی مرتبط است." مارک جی. لوفتز (2010) با این استدلال که مندائیسم در واقع سنت زنده گنوسیسیستی است، ادعای جسورانه تری دارد.
حس معنا از غوطه ور شدن در تلاشی برای به تکامل رساندن نوعی از تعالی خود ظهور مییابد. کار درمانگر شناسایی و کمک برای از بین بردن موانع در راستای چنین درگیر شدنی است.
همچنين آنها كه با لجاجت و تعصب و دشمنى با حق و غوطه ور شدن در شهوات و آلوده شدنبه ظلم و ستم ، شايستگى هدايت را از خود سلب كرده اند، از فيض هدايت محروم ، و دروادى ضلالت ، گمراه مى شوند، همانگونه كه مى فرمايد: كذلكيضل الله من هو مسرف مرتاب : (اين چنين خداوند گمراه مى كند هر اسرافكار آلوده بهشك و ترديد را) (غافر - 34).
چـرا از مـيـان تـمـام عـبـادات ، روى نـمـاز در ايـنـجـا انـگـشـت گـذارده شـده ؟ شـايـددليل آن اين باشد كه (نماز) چنانكه مي دانيم سدى است در ميان انسان و گناهان ، هنگامى كـه اين سد شكسته شد، غوطه ور شدن در شهوات ، نتيجه قطعى آنست و به تعبير ديگرهمانگونه كه پيامبران ، ارتقاء مقام خود را از ياد خدا شروع كردند و به هنگامى كه آيات خـدا بـر آنـهـا خوانده مى شد به خاك مى افتادند و گريه مى كردند، اين پيروان ناخلف سقوط و انحرافشان از فراموش كردن ياد خدا شروع شد.