غلام خلیل

معنی کلمه غلام خلیل در لغت نامه دهخدا

غلام خلیل. [ غ ُ م ِ خ َ ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن غالب بصری باهلی ، مکنی به ابوعبداﷲ و معروف به غلام خلیل. او از محدثین عامه و فصیح بود. بعضی از اهل فن او را ضعیف الحدیث شمرده اند. وی به سال 275 هَ. ق. در بغداد درگذشت. ( از ریحانة الادب ج 3 ص 161 ).
غلام خلیل. [ غ ُ م ِ خ َ ] ( اِخ ) عبداﷲبن احمدبن غلاب بن خالدبن فراس باهلی. او یکی از متصوفه بود. او راست : کتاب الدعاء، کتاب الانقطاع الی اﷲ تعالی جل اسمه ، کتاب الصلوة و کتاب المواعظ. ( از فهرست ابن الندیم ).

جملاتی از کاربرد کلمه غلام خلیل

اصغر نوری جمشیدی و غلام خلیلی به همراه تعدادی دیگر از نیرو مخصوص‌های نوهد، دوره‌های اصلی و اولیه نیروی مخصوص را برای تعدادی از یگان‌های سپاه پاسداران برگزار کرد و آموزش‌های لازم را در پادگان حر که مقر سابق لشکر ۲۳ نوهد بود، به آن‌ها انتقال داد. به دلیل گروگان‌گیری‌ها در شهر، تیپ نوهد به شکل‌گیری واحد رهایی گروگان در نیروی انتظامی آموزش و کمک بسیاری انجام داد تا در سال ۱۳۷۴ یگان نوپو به شکل منسجم‌تری درآمد که کمیته بازنشستگان تیپ ۶۵ نوهد نیز در آموزش این نیروها، کمک بسیاری در ابتدای امر داشتند.