غرضمند

معنی کلمه غرضمند در لغت نامه دهخدا

غرضمند. [ غ َ رَ م َ ] ( ص مرکب ) صاحب غرض. باغرض. || حاجت مند. ( آنندراج ) :
عاشق نکند مآل بینی
کس عقل نجوید از غرضمند.باقر کاشی ( از آنندراج ).رجوع به غرض شود.

جملاتی از کاربرد کلمه غرضمند

اينطور نيست كه من مطلع نباشم ، افراد و گروه ها مرتب مى آيند و وضع مناطق خودشان رامى گويند و نامه مى دهند، اين اجتماعات بيرونى و اين اجتماعات داخلى و از اين مسائلى كهشـمـا گـفـتـيد، من اكثرش مطلعم . اينكه مى گوئيد روزنامه ها را نمى دهند، من ، روزنامه هاپيش خودم مى آيد خلاصه اش هم پيش من مى آيد هم از ناحيه ارتش ، هم از ناحيه ژاندارمرى، هم از ناحيه وزارت ارشاد مسائلى مى آيد پيش من ، من بى اطلاع نيستم . اينكه مى گوئيدكه نمى گذارند به شما برسد، روى همين حرفى است كه اشخاص ‍ غرضمند گفته اند ومع الاسف شما هم با آن ذهن صافتان باور مى كنيد، باور كرديد اما مى بينيد كه شما اينجاهـسـتـيـد و از صـبـح تـا حـالا دسـتـجـات مـخـتـلف در هـمـيـن اطـاق بـودنـد و در ايـنمـحـل جـمـعـيـت هـاى زيـاد كـاغـذهـاشان را مى دهند و منتها اكثر كاغذها چيزهائى است كه به منارتباط ندارد.
خـداونـد هـمـه تـان را انشاءالله اصلاح كند و خداوند انشاءالله اين نهضت را به پيروزىبـرسـانـد و اشـخـاصـى كه غرضمند هستند هدايتشان كند خداى تبارك و تعالى ، و مسلميننصرت و اسلام را قوت بدهد.