معنی کلمه غرض جوی در لغت نامه دهخدا غرض جوی. [ غ َ رَ ] ( نف مرکب ) غرض ورز. غرض ران. غرض جوینده. || خودخواه. خودکام. ( ناظم الاطباء ).
جملاتی از کاربرد کلمه غرض جوی صبح وشام، ازنفس سرد، غرض جویی چند باد بادیست به عالم که چنین باد مباد