غذای شاه

معنی کلمه غذای شاه در لغت نامه دهخدا

غذای شاه. [ غ ِ / غ َ ی ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خورش شاهی. از جمله غذاهای مطبوع بود که در قصرخسرو پرویز برای پادشاه ولاش مهیا می کردند و آن مرکب بود از گوشت گرم و گوشت سرد و برنج و برک معطر و مرغان مسمن و خبیص و طبرزد. ( از کتاب ایران در زمان ساسانیان چ 1317 هَ.ش. ص 338 و چ 1332 هَ.ش. ص 499 ).

معنی کلمه غذای شاه در فرهنگ فارسی

خورش شاهی از جمله غذاهای مطبوع بود که در قصر خسرو پرویز برای پادشاه ولاش مهیا می کردند و آن مرکب بود از گوشت گرم و گوشت سرد و برنج و برگ معطر و مرغان مسمن و خبیص و طبرزد

جملاتی از کاربرد کلمه غذای شاه

غذای شاه سخندان ز مدح شاه بود که راست برگ تبرک غذای جان گفتن