غان و غون

معنی کلمه غان و غون در لغت نامه دهخدا

غان و غون. [غان ْ ن ُ ] ( اِ صوت مرکب ) حکایت صوت بچه های دوسه ماهه. و بطور کلی اصوات نامفهوم که از دهان طفل شیرخواره پیش از سخن گفتن برمی آید. و با افتادن و کردن صرف شود: بچه به غان و غون افتاد. بچه غان و غون می کند.

معنی کلمه غان و غون در فرهنگ فارسی

( اسم ) حکایت صوت کودکان دوسه ماهه و هر صوت نامفهوم که از دهان طفل شیر خواره بیرون آید .

جملاتی از کاربرد کلمه غان و غون

اطلاعات کمی در مورد زندگی اولیه جینی وجود دارد، اما سوابق موجود نشان می‌دهد که در ماه‌های اول زندگی، او رشد نسبتاً طبیعی داشت. مادر جینی بعدها به یاد می‌آورد که جینی بچهٔ راحتی نبود، زیاد غان و غون نمی‌کرد و غذای جامد نمی‌خورد. زمانی، مادر جینی گفت: در دورهٔ نامشخصی جینی کلماتی هم می‌گفت، اما زمان دقیق را به یاد نداشت، اما زمانی دیگر گفت: جینی هرگز هیچ کلمه‌ای نتوانست بگوید. پژوهشگران هرگز تشخیص ندادند که کدام یک از اظهارات او درست است.