عیان شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) آشکار شدن. واضح شدن. ظاهر گشتن : گر شاه بانوان ز خلاط آمده به حج نامش به جود در همه عالم عیان شده.خاقانی.ماهی و چون عیان شوی شمع هزار مجلسی سروی و چون روان شوی عشق هزار لشکری.خاقانی.بس نقب کافکندم نهان بر حقه لعل بتان صبح خرد چون شد عیان نقّاب پنهان نیستم.خاقانی.مکن غیبت هیچکس را بیان که روزی شود بر تو غیبت عیان.سعدی.روزی که زیر خاک تن ما نهان شود وآنها که کرده ایم یکایک عیان شود.سعدی.عیان شود خطر آدمی ز رنج خطیر که تا نسوزد بو برنخیزد از چندن.قاآنی.
معنی کلمه عیان شدن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) آشکار شدن ظاهر شدن .
جملاتی از کاربرد کلمه عیان شدن
حمله آلمان به اتحاد جماهیر شوروی موج قابل توجهی از اعتراضات را در بلغارستان در پی داشت که منجر به فعال شدن جنبش زیرزمینی چریکی به رهبری حزب کمونیست بلغارستان شد. جنبش مقاومتی تحت عنوان جبهه میهن در اوت سال ۱۹۴۲ توسط حزب کمونیست، جنبش زونو و تعدادی دیگر از احزاب پس حصول چند پیروزی توسط متفقین و عیان شدن امکان شکست نازیها، برای مقابله با دولت طرفدار آلمان ایجاد شد. گروههای پارتیزانی به ویژه در مناطق کوهستانی بلغارستان غربی و جنوبی فعال بودند که با اقداماتی نظیر حمله به قطارها و انهدام پلها دردسر زیادی برای دولت مرکزی ایجاد کردند.
هایدگر این موضوع را مطرح میکند که تکنولوژی همان یک شیوه خاص ارتباط با چیزهاست. پس تکنولوژی یک وسیله نیست بلکه شیوهای خاص از آشکار کردن چیزها است و بنابراین با مقوله حقیقت مرتبط است. تکنولوژی مدرن با میل به سروری بر چیزها رخصت عیان شدن آنها -آن گونه که هستند- را از آنها سلب میکند؛ لذا استیلای تکنولوژی بر چیزها باعث خروجشان از آنچه هستند و نه خروج آنها از خفا شدهاست.