عود صلیب

معنی کلمه عود صلیب در لغت نامه دهخدا

عودصلیب. [ دِ ص َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فاوانیا. عودالصلیب. رجوع به عودالصلیب شود :
نیاز را بکف و کلک تو علاج کنند
چنانکه عارضه صرع را به عود صلیب.ادیب صابر.اثر عود صلیب و خط ترساست خطا
ور مسیحید، که در عین خطایید همه.خاقانی.فلک چو عود صلیبش بر اختران بندد
که صرع دار بوند اختران به وقت زوال.خاقانی.

معنی کلمه عود صلیب در فرهنگ فارسی

فاوانیا عود الصلیب

جملاتی از کاربرد کلمه عود صلیب

به بوی مجمر خلقش به هیکل ترسا به روز عید بر آتش نهند عود صلیب
نیاز را به کف و کلک تو علاج کنند چنانکه عارضه صرع را ز عود صلیب
صلیب بستن اگر کار بت‌پرستان است بت من از چه فکنده ز زلف عود صلیب
اثر عود صلیب و خط ترساست خطا ور مسیحید که در عین خطائید همه
برو که سبحه زهاد دام تزویر است بیا به عود صلیب استخاره کن ای دل