عناصر اکراه

معنی کلمه عناصر اکراه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کراهت در لغت ضد دوست داشتن و در اصطلاح اکراه یعنی وادار کردن فرد بر کاری که اگر بیم از زیان ناشی از تهدید اکراه کننده نبود، آن را انجام نمی داد با توجه به تعاریف ارائه شده از اکراه ، ارکان اکراه معلوم می گردد.
هر اکراه از سه جزء تشکیل می گردد: ۱. مُکْرِه یعنی فرد وادار کننده ۲. مُکْرَه یعنی فرد وادار شده ۳. مُکْرَهٌ علیه یعنی کاری که به آن وادار می شوند؛ متعلّق اکراه نیز از دو حال خارج نیست : ۱. یا متعلق اکراه قول است، مانند اکراه بر عقد و ایقاع همچون بیع و طلاق ۲. و یا متعلق اکراه فعل است ، مانند اکراه بر ارتکاب جنایت یا اتلاف مال دیگری؛ در تمام این موارد دو عنصر در تحقق اکراه نقش اساسی دارند. که بدون آنها اکراه محقق نمیشود: ۱. تهدید اکراه کننده ۲. ترس ناشی از تهدید.
← تهدید
عناصری چون ناچار بودن یا عدم رضا که در تعاریف اکراه به کار گرفته شده است ، همه امور نسبی هستند و با توجه به جنبه های حقوقی اکراه ، بسیار لازم بوده است که شرایطی برای تحقق آن مقرر گردد. این شرایط در مذاهب گوناگون فقهی ، مبنایی عرفی داشته ، و از مستندات نقلی بی بهره بوده است .
← قابلیت توجه
فقها در مورد فعلیت و قریب الوقوع بودن یا قریب الوقوع نبودن تهدیدات نظرات مختلفی دارند؛
← فقهای عامه
...

جملاتی از کاربرد کلمه عناصر اکراه

برخلاف آن فمنیست‌هایی که منتقد تن‌فروشی هستند، خط فکری موافق با تن‌فروشی نمی‌پذیرد که اعمال جنسی در تن‌فروشی به‌طور ذاتی همراه با عناصر اکراه، استثمار و استیلا هستند. به همین دلیل فمنیست‌های موافق با تن‌فروشی ادعا می‌کنند که تن‌فروشی می‌تواند تجربه‌ای مثبت برای زنانی باشد که از آزادی عمل خود استفاده کرده‌اند تا تصمیمی غیررسمی برای بر تن‌فروشی بگیرند.