علی روشن

معنی کلمه علی روشن در لغت نامه دهخدا

علی روشن. [ ع َ رَ ش َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دیمچه ، بخش گتوند شهرستان شوشتر. واقع در 15 هزارگزی جنوب باختری گتوندو در کنار راه اتومبیل رو دزفول به شوشتر. ناحیه ای است دشت و گرمسیر و دارای 80 تن سکنه. آب آن از رود کارون تأمین می شود. و محصول آن غلات است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

جملاتی از کاربرد کلمه علی روشن

دل به مهر علی و آل علی روشن کن که در اجناس عمل سود و زیان این همه نیست
جویا دلت بمهر علی روشن است از آن شبها ز ود آه تو مهتاب می شود
آنرا که بدل چون من شد نور علی روشن روشن ز دلش لاشک انوار یقین باشد
تادئو، یکی از همسفران ایزابلا که از طرفی عاشق ایزابلا هم هست، نجات یافته و ازترس اینکه مبادا او را به صورت یک برده در بازار بفروشند، خود را عموی ایزابلا معرفی می‌کند و می‌گوید نباید او را از این دختر جدا کنند. به محض دیدن ایزابلا، جرقه‌ای در ذهن کاپیتان علی روشن می‌شود که این دختر جوان و زیبای ایتالیایی می‌تواند دقیقن همانی باشد که مصطفی بیگ به دنبالش است.