علی اصغر حکمت

معنی کلمه علی اصغر حکمت در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «علی اصغر حکمت»، سیاست مدار، شاعر ، نویسنده و مترجم ایرانی است.
وی در ۲۳ رمضان ۱۳۱۰ در شیراز متولد شد. علی اصغر حکمت پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در شیراز برای ادامه تحصیل به تهران آمد و در کنار آموختن علوم جدید در مدرسه آمریکایی، به آموختن علوم اسلامی نظیر فقه و اصول در مدارس اسلامی پرداخت. معروف است که آیت الله میرزا طاهر تنکابنی نیز از اساتید وی بوده است. حکمت همچنین از مشاهیر فرهنگ و ادب فارسی بود که آثار بسیار گران بهایی به خصوص در زمینه های ادبی، تاریخی و فرهنگی از خود برجای گذاشته است. در عرصه سیاست نیز از حکمت به عنوان یکی از مؤسسین حزب رادیکال یاد شده است.
فعالیتها و وفات
حکمت در سال ۱۲۹۷ ش، وارد خدمات فرهنگی شد و با نشر مقالات تحقیقی و تدریس زبان انگلیسی در مدارس متوسطه، کسب شهرت نمود و وارد فعالیت های سیاسی شد و با کمک عده ای از دوستان و همفکران خود به رهبری علی اکبر داور، حزب رادیکال را بنیان گذاری کردند. حکمت تا سال ۱۳۰۹ در وزارت معارف خدمت می کرد. در این سال به تشکیلات جدید داور در دادگستری وارد شد و پس از چندی برای مطالعه در امور قضایی و ثبتی به اروپا اعزام شد. وی در اروپا وارد دانشکده حقوق و ادبیات شد و در هر دو رشته مدرک لیسانس گرفت. ماموریت دیگر حکمت در اروپا مطالعه در امر آموزش و پرورش و دانشگاه بود. او در شهریور ۱۳۱۲ به تهران احضار شد و در کابینه ذکاء الملک فروغی، ابتدا کفیل و بعد وزیر معارف و رئیس دانشگاه شد. در کابینه جم نیز وزیر فرهنگ بود. دوران پنج ساله وزارت فرهنگی علی اصغر حکمت را باید دوران تحول فرهنگی در این وزارتخانه نام نهاد. تاسیس دانشگاه تهران، تاسیس دانشسراهای مقدماتی در سراسر کشور، برگزاری جشن هزاره فردوسی، تاسیس فرهنگستان ایران ، ایجاد پیش آهنگی و تغییر برنامه های مدارس به اصول آموزشی کشورهای خارج، ایجاد تحول در زبان و ادبیات پارسی، توجه به آثار باستانی و تشکیل موزه ایران باستان، تربیت کادر آموزشی و انتشار نشریات و توجه به امر ورزش در مدارس، توسعه و تکمیل مدارس ابتدایی و متوسطه از جمله کارهای او بود. حکمت پس از معافیت از وزارت فرهنگ در اسفند ۱۳۱۷ در ترمیم کابینه محمود جم به وزارت کشور منصوب شد. در کابینه دکتر متین دفتری نیز همان سمت را عهده دار بود. در خرداد ۱۳۱۹ بار دیگر از خدمت معاف شد و به کار تحقیق و مطالعه پرداخت. وی در ترمیم کابینه فروغی در ۳۰ شهریور ۱۳۲۰ وزیر بازرگانی و پیشه و هنر شد. در ترمیم دیگر کابینه فروغی، وزارت بهداری را بر عهده گرفت. در کابینه سهیلی نیز همچنان وزیر بهداری بود. او در شهریور ۱۳۵۹ در تهران درگذشت.
تالیفات
۱. شرح احوال جامی؛ ۲. مترجم تذکره مجالس النفایس؛ ۳. مترجم تاریخ جامع ادیان: نوشته جان بی ناس؛ ۴. امثال قرآن مجید ؛ ۵. رساله در باب امیر علی شیر نوائی؛ ۶. پارسی نغز (مجموعه ای از برگزیده های پارسی گویان)؛ ۷. تصحیح کشف الاسرار میبدی؛ ۸. ره آورد حکمت: نوشته ها و خاطرات شخصی علی اصغر حکمت؛ ۹. ترجمه پنج حکایت از شکسپیر؛ ۱۰. از سعدی تا جامی؛ ۱۱. ترجمه جلد سوم تاریخ ادبیات ادوارد براون؛ ۱۲. امین و مامون (ترجمه از سلسله روایات اسلامی جرجی زیدان)؛ ۱۳. ترجمه رستاخیز: تالیف تولستوی دانشمند روسی؛ ۱۴. ترجمه راه زندگانی: تالیف نیکولا حداد مصری.
منبع
...

جملاتی از کاربرد کلمه علی اصغر حکمت

۶. براون، پروفسور ادوارد، از سعدی تا جامی، ترجمه علی اصغر حکمت، ص. ۶۵۰.
بنابراین در این دوران، مدرسه عشایری در منطقه ترکمن صحرا، خرم‌آباد، و همچنین دارالتربیه عشایری تهران راه‌اندازی شد. برخی منابع، تأسیس مدرسه عشایری (دارالتربیه عشایری) را به علی اصغر حکمت (از وزرای معارف دوران رضا شاه) نسبت می‌دهند. از آنجا که علی اصغر حکمت در سال ۱۳۱۲ به وزارت فرهنگ رسید، به نظر می‌رسد قبل از ایشان هم آموزش عشایری و مدارس عشایری در سیستم دولتی ایران وجود داشته‌است.
علی اصغر حکمت یک دوره جغرافیای ارتش را به ابراهیم دهگان اهدا می‌کند.
در اواخر سال ۱۳۱۳ (خورشیدی)، مهدی بیانی که به ریاست کتابخانه عمومی معارف منصوب شده بود، در تلاش و مکاتبات خود برای رفع مشکل جا و فضای کتابخانه عمومی معارف، از فرصت استفاده کرد و تأسیس «کتابخانه ملّی ایران» را به علی اصغر حکمت، وزیر معارف آن دوران، پیشنهاد کرد که مورد قبول قرار گرفت و با اقبال روبه‌رو شد.
همان دکتر طاهری که با آموزشگاه مخالفت کرده بود، پیشنهاد داد به جای دارالمعلمین و دارالمعلمات، کلمه آموزگارستان بگذارند. در رأی‌گیری، آموزشگاه رأی نیاورد اما آموزگارستان رأی آورد. هفته بعد که شور دوم لایحه جریان داشت، علی اصغر حکمت کفیل (سرپرست) وزارت معارف لایحه را از دستور کار مجلس خارج کرد و گفت پس از اصلاح برمی‌گرداند.
پیشنهاد اولیهٔ ساخت دانشگاه را اسماعیل سنگ در سال ۱۳۰۵ داد و کلیات طرح تأسیس دانشگاه تهران را سال ۱۳۰۷، محمود حسابی به وزیر معارف وقت، اعتمادالدوله قراگوزلو پیشنهاد کرد؛ اما این طرح تا رسیدن علی اصغر حکمت به سمت وزارت معارف دنبال نشد. وزیر دربار وقت، عبدالحسین تیمورتاش، از طرف رضاشاه، عیسی صدیق (صدیق اعلم) را مأمور کرد تا در سال ۱۳۱۰ هجری خورشیدی به ایالات متحده آمریکا سفر کرده و پس از مطالعه در «تأسیسات علمی دنیای جدید»، طرحی برای تأسیس دانشگاه در کشور به دولت تقدیم نماید. طرح صدیق مورد قبول کفالت وزارت معارف وقت، علی اصغر حکمت، قرار گرفت و با پیگیری وی، سرانجام دانشگاه تهران در هشتم خرداد ماه ۱۳۱۳ به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
این فرهنگ بار اول در ۱۸۱۸ در کلکته و سپس در کلکته و بمبئی و لکهنو و تهران مکرراً به چاپ رسیده‌است. در این راستا، علی اصغر حکمت بنابر چاپ کلکته تعداد لغت‌هایش را ۲۰٬۲۱۱ کلمه ذکر کرده‌است؛ و جالب آن‌که می‌گوید زبان‌ها و لهجه‌های مختلف ایرانی و غیرایرانی در داخل این فرهنگ نقل شده‌است، (مانند مصری، عبری، سریانی، ترکی، هندی، یونانی، رومی، ارمنی، پهلوی و…).
علی اصغر حکمت بی‌درنگ دست به کار شد و جستجو برای مکان‌یابی مناسب دانشگاه را با کمک و مشاوره آندره گدار، معمار چیره‌دست فرانسوی که در آن روزگار به عنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود آغاز کرد. آنان پس از جستجوی بسیار در میان ابنیه، باغ‌ها و زمین‌های فراوان آن‌روز اطراف تهران باغ جلالیه را برای احداث دانشگاه برگزیدند.