علافی

معنی کلمه علافی در لغت نامه دهخدا

علافی. [ ع َ فی ی / ع ِ فی ی ] ( ع اِ ) بزرگترین پالانهای شتر. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
علافی.[ ع َل ْ لا ] ( حامص ) شغل و کسب علاف. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه علافی در فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - فا. ] ۱ - (حامص . ) برنج - فروشی ، علوفه فروشی . ۲ - (عا. ) هرزه گردی ، بیهودگی ، بیکاری .

معنی کلمه علافی در فرهنگ فارسی

۱ - عمل و شغل علاف . ۲ - ( اسم ) دکان علاف .
بزرگترین پالانهای شتر

جملاتی از کاربرد کلمه علافی

دو دوست که از بچگی عاشق موزیک هستند در نوجوانی از هم جدا می‌شوند. آرجون به ندبال موزیک راک به لندن رفته و مانجیت (سلمان خان) در هند می‌ماند و به علافی می‌پردازد. آرجون حالا معروف شده و سلمان را با خود به لندن می‌برد.