معنی کلمه علاءالدوله سمنانی در دانشنامه آزاد فارسی
علاءالدّولۀ سمنانی رجوع شود به:سمنانی، علاءالدوله احمد (سمنان ۶۵۹ـ۷۳۶ق)
معنی کلمه علاءالدوله سمنانی در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] «علاء الدوله احمد بن محمد بن احمد بیابانکی سمنانی» از بزرگان تصوف ایرانی و از شاعران و نویسندگان سده های هفتم و هشتم هجری قمری بود. وی در ماه ذیحجه سال ۶۵۹ ق در قریه بیابانک سمنان که در دوازده کیلومتری جنوب غربی شهر سمنان واقع است، متولد شد. تحصیلات ابتدایی وی در مکتب خانه محلی بیابانک بوده است. تا سن پانزده سالگی از علوم عقلی و نظمی چیزی آموخت و آن گاه به همراه عموی خویش، ملک جلال الدین، در دستگاه ارغونخان وارد شد و به تدریج مقرب درگاه شاه ایلخانی شد و دارای قبا، کلاه و سلاح گردید و در اندک مدت مورد توجه و عنایت خاص قرار گرفت. پدر شیخ علاء الدوله، محمد، ملقب به ملک شرف الدین، در دستگاه سلطنت ارغون خان و غازان خان پادشاهان ایلخانی، دارای مقام، منزلت، اعتبار و عزت بود. مادر شیخ، خواهر رکن الدین صاین، از عالمان و قاضیان بزرگ عهد ایلخانی بود و علاء الدوله، فقه و حدیث را نزد او فرا گرفت.
جملاتی از کاربرد کلمه علاءالدوله سمنانی
اجداد فخرالدین، پسر علاء الدوله، از فرمانروایان ری بودهاند. بعد از ساخت برج، فخرالدین پسر علاءالدوله نیز به حکومت بغداد گمارده شد. او در سال ۶۹۱ به سمت بغداد رفت و در سال ۷۰۹ در آن شهر در گذشت. پدر و پسر علاءالدوله هر دو لقب فخرالدین داشتهاند. حسن علاءالدوله با علاءالدوله سمنانی از بزرگان تصوّف ایرانی و از شاعران و نویسندگان سدههای هفتم و هشتم هجری قمری نیز خویشاوند بودهاست؛ زیرا علاءالدوله عمویی داشت به نام سید جمالالدین قاسم بن جمالالدین محمد که در ورامین اقامت داشت و تنها دخترش، زهره را به حاکم سمنان داد و از آن دختر، دو پسر به نام ملک جلالالدین و ملک شرفالدین به دنیا آمدند که علاءالدوله سمنانی فرزند اوست.