معنی کلمه عفعف در لغت نامه دهخدا
سگ عفعفک کند چو بدو نانکی دهی
دم لابگک کند بنشیند پس درک.خاقانی.از عفعف جحد برنگردی زنهار
کاو از سگان نشانه آبادی است.درویشی یوسف ( از آنندراج ذیل عف ). || عفعف ، بتشدید فاء؛ به معنی آواز شتر، مجاز است. ( آنندراج ) :
عفعف تاکی زنی همچون شتر در ملک عقل
چند سازی خویش را از تیغ هشیاری فگار.ملافوقی یزدی ( از آنندراج ).
عفعف. [ ع َ ع َ ] ( ع اِ ) بار درخت موز. ( منتهی الارب ). ثمر و بار طلح. ( از اقرب الموارد ).