عطسه زدن

معنی کلمه عطسه زدن در لغت نامه دهخدا

عطسه زدن. [ ع َ س َ / س ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) عطسه دادن. عطسه کردن :
گر تو از بوی مشک عطسه زنی
هر که حاضر دعات بسراید.خاقانی.یرحمک اﷲ زد آسمان که دم صبح
عطسه مشکین زد از صبای صفاهان.خاقانی.هر دم هزار عطسه مشکین زد از تری
مغز جهان ز رایحه عنبر سخاش.خاقانی.- عطسه زدن صبح ؛ کنایه از برآمدن آفتاب :
چون نافه مشک شب بسوزد
بس عطسه که آن زمان زند صبح.خاقانی.

معنی کلمه عطسه زدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) عارض شدن عطسه

جملاتی از کاربرد کلمه عطسه زدن

امـّا در اقـوام و مـلل جـهـان خـرافات و برخوردهاى گوناگونى نسبت به عطسه زدن مطرحاست .
*باب عطسه و جوابى كه هنگام عطسه زدن كسى بايد گفت* بَابُ الْعُطَاسِ وَ التَّسْمِيتِ
آنها مسلمانان اسمی هستند، که خود را بیشتر از نظر فرهنگی مسلمان می‌دانند تا اسلام‌گرا. بیشتر سنت‌گرا هستند، و ممکن است مسلمانان سابقی باشند که دیگر ایمان ندارند. آنها به تعابیر سنتی اسلام اعتقاد ندارند؛ ولی برخی از جنبه‌های مثبت سنتی را پذیرا هستند؛ مانند: فرهنگ مهمان‌نوازی، برادری و دید و بازدیدهای خانوادگی در عید. آنها ممکن است از 'سلام' استفاده کنند و به جنبه‌هایی چون صدقه، احترام به بزرگتر، غذا، لباس، ادبیات، شعر و معماری بپردازند، و حتی هنگام عطسه زدن 'الحمد لله' بگویند؛ ولی طرفدار عقاید پراگرسیو خردگرایی، انسان‌گرایی، دمکراسی، سکولاریسم، مدرنیسم و غیره باشند.
سـيـسـتـم بـدن انـسـان وقـتـى سـالم اسـت ، و سيستم تنفّسى وقتى عيب و نقصى ندارد، دربـرابـر نور، حرارت ، گرد و خاك و اجسام خارجى واكنش نشان داده و هواى موجود در شُشهـا را بـا سرعت 75 كيلومتر در ساعت به بيرون مى راند كه مجموعه اينگونه واكنش ها ازنظر فيزيولوژى ، عطسه زدن نام دارد.