عرمان

عرمان

معنی کلمه عرمان در لغت نامه دهخدا

عرمان. [ ع ُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ أعرم. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به أعرم شود. || ج ِ عَرم. ( منتهی الارب ). رجوع به عرم شود. || ج ِ عَریم. ( اقرب الموارد ). رجوع به عریم شود.
عرمان. [ ع َ ] ( اِخ ) پدر قبیله ای است. ( منتهی الارب ).
عرمان. [ع َرْ رَ ] ( ع ص ) از قرای صرخد است ، که آن از عمل حَوران ، از اعمال دمشق بوده است. ( از معجم البلدان ).

معنی کلمه عرمان در فرهنگ فارسی

از قرای صرخد است که آن از عمل حوران از اعمال دمشق بوده است

معنی کلمه عرمان در دانشنامه عمومی

عرمان ( به عربی: عرمان ) یک منطقهٔ مسکونی در سوریه است که در استان سویدا واقع شده است. عرمان ۵٬۷۳۵ نفر جمعیت دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه عرمان

سيده زنان در زمان خودش مريم بنت عرمان بود، ولى دخترم فاطمه بانوى بانوان جهان وسرور زنهاى عالم از اولين و آخرين است .