عرب مستعربه

معنی کلمه عرب مستعربه در لغت نامه دهخدا

عرب مستعربه. [ ع َ رَ ب ِ م ُ ت َ رِ ب َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب )بگفته قلقشندی در صبح الاعشی عرب مستعربه که متعربه هم گویند فرزندان اسماعیل بن ابراهیم اند زیرا زبان اسماعیل عبرانی یا سریانی بود و چون به جرهم وارد شد و با آنها ازدواج کرد او و فرزندانش را مستعرب گفتند. ( از صبح الاعشی ج 1 صص 336 - 358 ). و صاحب اقرب الموارد آرد: عرب دخیل غیر خالص و آنان باشند که بزبان اسماعیل بن ابراهیم تکلم کنند و آن لغات حجاز و اطراف آن باشد. رجوع به عرب و عربستان و عرب عاربه شود. صاحب العرب قبل الاسلام آرد: عرب مستعربه عبارتند از عدنانیان که ابناء عدنان بن اسماعیل بن ابراهیم اند و ابراهیم نخستین کسی از آنان است که بسرزمین عربستان وارد شد و با فرزندان خود در مکه سکونت گزید و در آنجا رشد کردند و علاوه بر مکه شبه جزیره را نیز از نسل خود پر کردند و آنگاه در واقعه بختنصر، عدنان از بین رفت و فرزندانش با اصحاب و یارانش به حران رفتند و از آنجا به مکه کوچ کردند. ( از العرب قبل الاسلام ص 51 ).

جملاتی از کاربرد کلمه عرب مستعربه

و اماع عرب مستعربه ، اعرابى را گويند كه دراصل عرب نبوده اند و قبول عربيت كرده اند، مانند: عدنانيها كه از اولاداسماعيل فرزند ابراهيم بودند و قبول عربيت كرده و در حجاز ساكن شدند.رسول اكرم اسلام و قبيله قريش ‍ از همين نسل مى باشند. اهالى سرزمين حجاز و نجد ويمامه به دو گروه شهرنشين و بيابانگرد تقسيم مى شدند.(595)